توضیحات
رمان مصور «دختری که ماهی شد» داستانی جذاب دربارهی مواجهه با ترسها و شجاعت رشد کردن است.
ایتا کوچولو به همراه پدر و مادر و دو برادر بزرگش به شهری تازه نقلمکان کرده است تا بابا فرصت داشته باشد بیشتر از مامانبزرگ مراقبت کند. اما محیط جدید برای ایتا ناآشناست و حتی او را میترساند. ایتا از تمام دوستانش دور شده است و در مدرسهی تازه تنهای تنهاست. از طرفی مامان هم در شهر جدید کار پیدا کرده است و وقت آزاد چندانی ندارد. برادرهایش هم مشغول کارهای خودشان هستند. و مهمتر از همه، بابا این روزها کمتر در خانه پیدایش میشود و بیشتر پیش مامانبزرگ است. میبینید انگار اعضای خانواده دیگر کنار یکدیگر نیستند. دخترکی که از جن و پری و تاریکی نمیترسید، حالا از خیلی چیزها میترسد! از دور شدن اعضای خانوادهاش از هم، از تنها و بدون دوست ماندن و…
البته شهر جدید با همهی سختیها و ترسهایش کشف خوبی هم دل خود برای ایتا داشته است. ایتایی که همهی عمر از آب میترسیده، حالا در این شهر، رودخانهای جادویی پیدا کرده است! رودخانهای که شبیه هیچ رودخانهی دیگری نیست! و ایتا بهطرز عجیبی، هربار دوست دارد راهش را کج کند تا از کنار رودخانه سر دربیاورد و دستهایش را توی آب فرو ببرد…
هنوز بررسیای ثبت نشده است.