ابر سیاه ابر سفید رو آسمان پرده کشید باران دانه دانه ریخت روی حوض خانه نشست رو برگ گلها رو غنچههای زیبا رو بوتههای گندم رو خانههای مردم برگ درخت را تر کرد از شاخهها گذر کرد باران دانه دانه آمد رو بام خانه پروین دولت آبادی
ابر سیاه ابر سفید رو آسمان پرده کشید باران دانه دانه ریخت روی حوض خانه نشست رو برگ گلها رو غنچههای زیبا رو بوتههای گندم رو خانههای مردم برگ درخت را تر کرد از شاخهها گذر کرد باران دانه دانه آمد رو بام خانه پروین دولت آبادی
منم منم خروس زری پیرهن پری قوقولی قوقو یه دُم دارم رنگ و وارنگ خیلی قشنگ قوقولی قوقو دیدنیه بال و پرم تاج سرم قوقولی قوقو سر می دهم صبح سحر خبرخبر قوقولی قوقو روز اومده به جای شب خنده به لب قوقولی قوقو خورشید داره سر می زنه در می زنه قوقولی قوقو با […]
شعر شب -شب، شب، شب شب اومد -کدوم شب؟ -اون که موهاش سیاهه رو دامنش یه ماهه -کدوم ماه؟ – اون که تو آسمونه قشنگه،مهربونه چادر نقره داره دور و برش پر شده از ستاره -کدوم، کدوم ستاره؟ -ستاره ای که مثل یک چراغه مثل گلای یاس توی باغه می خوام بیاد پایین منو ببینه […]
آلا لالا، گل زیره بچهام خوابش نمی گیره آلا لالا، گلم باشی نمیری در برم باشی… تو سالار سرم باشی همیشه همدمم باشی لالا،لالا، گل دستم ترا گهواره میبستم که گهوارت طلاکاره بالا پوشت قلمکاره گردآورندگان: سهیلا تذهیبی و شهلا شجاع دوست