خانه ی خاکستر

رمان جذاب «خانه ی خاکستر» داستانی است در ژانر معمایی و وحشت برای نوجوانان؛ تعلیقی میان وهم و واقعیت!

پسرک دردی ناشناخته دارد و از طرفی نامش را هم به خاطر نمی‌آورد. او باید بین رها کردنِ درمان و مرخص شدن از بیمارستان یا رفتن به مکانی نامعلوم برای ادامه‌ی درمان، آن هم در دل جنگل، یکی را انتخاب کند! محل وعده داده‌شده ساختمانی کثیف و لجن‌بسته است. ساختمانی پر از بچه‌های هم سن‌وسال او که می‌گویند هرچه آنجا را تمیز می‌کنند، فایده‌ای ندارد و خاکستر و حرارتی که از دیوارهای دومتری بیرون می‌زند، دوباره همه چیز را مثل روز اولش می‌کند! پسرک تازه متوجه می‌شود که شرایط عادی نیست! او برای درمان به این محل آمده است؛ اما بچه‌ها می‌گویند که هیچ‌کس در این ساختمان حق مریض شدن ندارد و حتی نمی‌تواند آن را ترک کند! اما چرا بچه‌ها این حرف‌ها را به پسرک می‌زنند؛ مدیر کجاست؟ او اینجا نیست؛ چون از سه سال پیش ناپدید شده است! حالا بچه‌ها خودشان از خودشان مراقبت می‌کنند و تکلیف غذا را پهپادهایی مشخص می‌کنند که نیمه‌شب‌ها بسته‌های غذایی را برای‌ آن‌ها می‌اندازند! با این اوصاف‏ آیا بچه‌ها در خطرند و باید به دنبال راه چاره‌ای باشند؟ یا شاید هم این خانه اصلاً وجود خارجی نداشته باشد و پسرک درگیر وهم و خیالات شده است! شما چطور فکر می‌کنید؟