قایق کاغذی
300,000 ریال
یک شب بارانی تنها ماندم.
از سر بیحوصلگی با آن یک قایق ساختم.
اسمش را گذاشتم ریرا.
بعد از آن شب،
ریرا شد همه چیز من
3 عدد در انبار
کتاب «قایق کاغذی» سرگذشت یک روزنامه است به نام «ریرا» روزنامهٔ این کتاب، میتوانست روی پنجرهٔ آشپزخانهاش بپوسد و خیس بخورد یا پرده ارزان قیمت آشپزخانهاش باشد. اما «ریرا» صاحبی هنرمند دارد که سطر به سطر پیام مهر و دوستیاش را میفهمید. یک شب بارانی که راویِ داستان تنها میماند، با روزنامه قایق میسازد. «ریرا» خیلی عجیب و غریب بود. چون روزهای بارانی دلاش میگرفت، گاهی روی یک سیب میرفت و فکر میکرد دور دنیا سفر میکند. در وان قدیمی حمام پارو میزد و پارو میزد. ریرا قایق شد و همهٔ دریاهای خیالی دنیا را گشت. او عاشق شنا کردن بود، تا اینکه یک روز پرواز را یاد گرفت. او موشکی شد.
آناهیتا تیموریان تصویرگر و نویسندهٔ این داستان، این بار در قایق کاغذی، سراغ آشناترین تجربهٔ کودکان رفته است؛ روزنامه و ساختن قایق و موشک با آن. شخصیت داستان، از سفر درون به سفر واقعی و پرواز میرسد و راوی با اینکه با رفتن ریرا تکهای از وجودش را از دست میدهد، جلوی پروازش را نمیگیرد و او را به تجربههای نو دعوت میکند. کودکان با خواندن این کتاب، جسارت تغییر و رشد را به دست میآورند و رهایی را در اوج دوستی و دلبستگی تجربه میکنند.
وزن | 128 گرم |
---|---|
ابعاد | 21 × 21 × 0.3 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
تعداد صفحه | 28 صفحه |
شابک | 9789643189556 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.