نه، نمی خواهم! – مجموعه چوپی

کتاب تصویری «نه، نمی‌خواهم!» از مجموعه‌ی «چوپی» منتشر شده است. داستانی فانتزی درباره‌ی بی‌تابی و لجبازی کردن‌های کودکان؛ داستانی که با راه‌حل خوبِ بابا و آرام کردن چوپی به پایان می‌رسد.

چوپی و بابا به پارک رفته‌اند. بابا و عروسک چوپی روی نیمکت پارک می‌نشینند تا چوپی و دوستش با توپ رنگی‌رنگی‌شان حسابی ‌بازی کنند. چوپی عاشق بازی کردن در پارک است. آخر، تاب‌‌بازی و سرسره سوار شدن خیلی خیلی کیف می‌دهد. کم‌کم زمان رفتن به خانه فرامی‌رسد و بابا از چوپی می‌خواهد که همراه او به خانه برود. اما چوپی حاضر نیست از بازی کردن دست بکشد. او می‌خواهد باز هم بازی کند. برای همین گریه می‌کند و رو به به بابا می‌گوید: “«نه، نمی‌خوام!» به خونه بیام. می‌خوام باز هم بازی کنم.”

بابا به چوپی اجازه می‌دهد که دو دور دیگر هم سرسره‌بازی کند، به شرط اینکه بعد از آن، دوتایی به خانه بروند. چوپی با خوشحالی و خنده سوار سرسره می‌شود. اما بعد از آن، باز هم لجبازی می‌کند و همچنان می‌گوید نه!

حالا دیگر هوا دارد تاریک شده است و نگهبان می‌خواهد پارک را تعطیل کند. بابا برای رفتن به چوپی اصرار می‌کند. اما جواب چوپی همان یک کلمه است: نه! نه! نه! بعدش هم تندی می‌دود و زمین می‌خورد…

به نظر شما، آیا برای آرام کردن چوپی کاری از دست بابا برمی‌آید؟

انتشارات پرتقال از مجموعه‌ی «چوپی» عناوین زیر را منتشر کرده است:

• من وسایلم را شریک می شوم!
• من خودم به تنهایی کارهایم را انجام می دهم!
• من خودم به دستشویی می روم!
• من دیگر پستانک نمی خواهم!
• من می روم دکتر!
• نه، نمی خواهم!
• من بلدم مسواک بزنم!
• من دیگر رختخوابم را خیس نمی کنم!
• من مریض شدم!
• من باادب هستم!
• من خودم لباسم را می پوشم!