یک روز خوب می ‌آید!

کتاب تصویری «یک روز خوب می ‌آید!» اثری غیرداستانی است که به کودکان کمک می‌کند احساس تنهایی یا غم و اندوه‌شان را به رسمیت بشناسند و برای رسیدن به روزهای روشن، امید را در دل خود زنده نگه دارند.

گاهی دنیا شبیه جنگلی گرفته و بارانی است. تا چشم کار می‌کند تاریکی است و تاریکی. احساس می‌کنی تنهای تنها هستی و حتی وقتی‌که فریاد می‌زنی کسی صدایت را نمی‌شنود. قلبت سنگین است و درد می‌کند. مثل خرس توی کتاب هر قدم را با سختی برمی‌داری؛ انگار که در میان جنگلی باران‌خورده هستی و هربار چکمه‌هایت شلپ شولوپ‌کنان توی گل‌ها گیر می‌کنند. قلبت پر از ابرهای سیاه و تیره‌ است؛ درست مثل آسمان. حتی صدای رعد را می‌شنوی که می‌غرد و می‌غرد.

بله، بعضی روزها غم‌انگیز است؛ آن‌قدر که احساس می‌کنی زیر آسمان سنگینِ سنگینی که می‌غرد تنهای تنها هستی. اما این‌جور وقت‌ها که آسمان دلت تیره‌و‌تار می‌شود، خورشید کجاست؟ خورشید گم شده است یا همین دوروبرها جایی پنهان شده؟ اصلاً ممکن است که باران بند بیاید، ابرهای سیاه از پهنه‌ی آسمان کنار بروند و دوباره همه جا روشن شود؟ آیا ممکن است که باز هم از دیدن گل‌ها خوشحال شوی؟

با خرس کتاب «یک روز خوب می ‌آید!» همراه شو تا ببینی آیا غم‌ها همیشگی هستند یا نه!