ایمی و لوئیس

داستانِ تصویری «ایمی و لوئیس» قصه‌ای هیجان‌انگیز، عاطفی و تکان‌دهنده از یک دوستی عمیق است. داستان خیال‌پردازی‌ها و بازی‌های دو دوست صمیمی، جدایی آن‌ها از یکدیگر و تنهایی‌شان. تصویرگر این اثر، با تصاویری سرشار از احساسات، تأثیر داستان نویسنده را دوچندان کرده است.

ایمی و لوئیس با هم دوست‌اند؛ از آن دوست‌های جان‌جانی و صمیمی که همیشه با هم‌اند و کلی بازی می‌کنند. کنار دریا، گوشه‌ی رختکن، توی حیاط و خیلی جاهای دیگر. آن‌ها رازهای زیادی را برای همدیگر تعریف کرده‌اند و خیلی چیزها از هم می‌دانند. اما یک روز ایمی و خانواده‌اش از آن خانه به‌جای خیلی خیلی دوری می‌روند، خیلی دور. نزدیک به آن سر دنیا! آن‌وقت لوئیس دیگر دل‌و‌دماغ بازی کردن ندارد. او شب و روز و روز و شب به فکر ایمی است و بس. از طرف دیگر، ایمی هم دلش برای لوئیس تنگ شده است. او تنهایی هیچ گودالی نمی‌‌کند و انگار تمام بازی‌های هیجان‌انگیز دنیا از خاطرش رفته است. به نظر شما، حالا آن‌ها باید چه‌کار کنند؟ اگر شما جای آن‌ها بودید و دوست جان‌جانی‌تان به آن سر دنیا می‌رفت، چه‌کار می‌کردید؟