به چرخه ی حیات دست نزنید
1,200,000 ریال
ریبو قورباغه حالا دیگر از مارها میترسید. برای همین توی مدرسه اصلاً با دوستش فیسو حرف نمیزد. یک روز فیسو ماره گفت: «خیلی متأسفم رفیق. مطمئن باش من هیچوقت تو را نمیخورم.»
ریبو با تعجب پرسید: «مگر تو هم قرار است مرا بخوری؟»
4 عدد در انبار
ریبو، قورباغهی کوچولو، عاشق داییاش بود. آنها همیشه با هم بازی میکردند. گاهی بازی دزد دریایی و گاهی هم سنجابسواری. ریبو از دایی جان خیلی کارها یاد گرفته بود، مثل اینکه چطور پشهها را شکار کند یا آکاردئون بزند؛ اما یک روز اتفاق بدی افتاد و ریبو دیگر دایی جان را ندید. چون مار او را خورده بود! برای همین هم ریبو و دوستش تیسو تصمیم گرفتند چرخهی حیات را دستکاری کنند تا دیگر کسی کسی را نخورد؛ اما مگر میشود ابتدای چرخهی حیات را پیدا کرد؟ نکند سررشتهی این چرخه توی غار اژدها باشد؟ اگر ریبو و تیسو را ببینید به آنها چه میگویید؟ به آنها میگویید ما همه با هم دوستیم و نباید یکدیگر را بخوریم یا اینکه میگویید به چرخه ی حیات دست نزنید و اینقدر خرابکاری نکنید؟!
مسعود ملکیاری با همکاری روسر ماتاس نادال، یک تصویرگر معرکه، داستان تصویری جذابی برای بچههای ایرانی نوشته است. داستان «به چرخه ی حیات دست نزنید» داستانی دربارهی مرگ عزیزان است اما خبری از غم و غصه توی صفحههایش نیست. کودک با خواندن این کتاب میفهمد که مرگ، هرچند تلخ، بخشی از جریان طبیعت است و نمیشود طبیعت را دستکاری کرد!
وزن | 530 گرم |
---|---|
ابعاد | 26 × 24.5 × 1 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
تعداد صفحه | 50 صفحه |
سال نشر | |
ناشر | تولیدکننده | |
شابک | 9786004626859 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.