توضیحات
کتاب «آی قصه قصه قصه ۵» شامل ۸ قصهی کوتاه از سرزمین ایران و دیگر کشورهاست؛ قصههایی که از یکی بود، یکی نبود میگویند و از روزی، روزگاری…
قصهی «ببین و نپرس» را شنیدهاید؟ قصهی پادشاه سادهدلی که آنقدر چاقوچله بود که سایهاش هم توی خانه جا نمیشد! او که نمیتوانست از جایش جُم بخورد برای دستور دادن به اهالی سرزمینش، از همان جایی که نشسته بود فریاد میزد: «آهای… اوهوی…» راستش را بخواهید فقط همین هم نبود. حاکم عاشق غذا خوردن بود و بدون غذا نمیتوانست زندگی کند. اما یک روز از این اوضاع خسته شد و بنا کرد به آهای و اوهوی کردن که یک نفر کمک کند تا من لاغر شوم… صدا رفت و رفت تا رسید به گوش دهقان. دهقان خودش را بهدو رساند خانهی حاکم که من یک راهحلی بلدم؛ راهحلی که خیلی هم ساده است: «هرکه یک شب در خانهی من بخوابد در خواب به سرزمین ببین و نپرس میرود و هرکه آنجا برود، لاغر میشود!» حاکم گفت خُب یک شب که هزار شب نمیشود. برای همین هم حرفهای دهقان را قبول کرد. اما شما بگویید آیا اصلاً سرزمینی به نام ببین و نپرس وجود دارد؟!
به نظر شما، در باقی قصههای کتاب «آی قصه قصه قصه ۵» چه خبر است؟
قصهگویی سنتی است دیرپا و پربار که باید آن را همانگونه که نسلهای پیش از ما حفظ کردهاند، حفظ کنیم و به نسلهای آینده بسپاریم. از این رو، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مجموعهی «آی قصه قصه قصه» را در ۷ جلد منتشر کرده است؛ مجموعه قصههای جذابی که هم کودکان دههی ۶۰ و هم کودکان امروز با آنها خاطره دارند.
جلدهای دیگر این مجموعه:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.