لوراکس
70,000 ریال
تو راز لوراکس را نمیدانی!در روزگاران دور علف ها سبز بودند برکه ها پر آب بودند و ابرها پاک وروشن،آواز قوقویی در هوا طنین انداز بود….
و این سرآغاز ماجرای از جا کنده شدن لوراکس است…
ناموجود
خیابان لوراکس جایی است که علفهای زیادی در آنجا رشد میکنند. هیچ پرندهای بهجز کلاغها آنجا آواز نمیخوانند. خیابان لوراکس زمانی جنگلی سرسبز با چمنهای با طراوت، برکههایی با آب پاکیزه و پرندگان خوشآوازی بود. وان سلی پیر روزی به جنگل آمد. قلب وانسلی با دیدن درخت زندگی از شادی پر شد. او خیلی زود یک فروشگاه کوچک ساخت، بعد یکی از درختهای زندگی را با یک ضربه تبر قطع کرد و بامهارتی استادانه از کاکلهای نرم آن لباسی بافت و لوراکس که یک موجود ظاهراً پیر و عجیبوغریب و کوتاهقد و پرزدار بود از زبان درختها صحبت کرد و او را از بریدن درختان منع کرد. اما وانسلی باهدف پیشرفت، درختان بیشتری را قطع کرد و کارخانه را گسترش داد. این کتاب از زبان همه درختان، آبزیان و پرندگانی است که از آلودگی محیط رنج میبرند.
وزن | 100 گرم |
---|---|
ابعاد | 19 × 13.5 × 0.5 سانتیمتر |
ناشر | تولیدکننده | |
نویسنده | |
مترجم | |
گروه سنی | |
سال نشر | |
تعداد صفحه | 72 صفحه |
شابک | 978-964-369-921-5 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.