کاخی که فرو ریخت – مجموعه نوبت شاهنامه خوانی
1,300,000 ریال
ضحاک عصبانی بود. مارانش هنوز در خواب بودند، اما خودش عصبانی بود. همه را از کاخ بیرون کرده بود و فقط خودش مانده بود. حتی ارنواز و شهرناز را هم بیرون کرده بود. به آنها هم شک داشت. آنها خواهران جمشید بودند. با خود اندیشید کاش آنها را هم مثل جمشید کشته بود. دلش میخواست با تبر هر دو مار را بزند. اما مارانش جزئی از تنش بودند…
معرفی صوتی کتاب «کاخی که فرو ریخت» را بشنوید:
3 عدد در انبار
کتاب مصور «کاخی که فرو ریخت» از مجموعهی «نوبت شاهنامه خوانی» منتشر شده است در این جلد، قصهی ضحاک بازآفرینی شده است.
سربازان ضحاک مردی جوان را بهزور از خانه بیرون کشیدند و وی را به آشپزخانهی قصر بردند؛ جایی که قرار بود مغز سرش خوراک ماران شود! جوان پیشاپیش مرگ خود را پذیرفته بود و بیقراری نمیکرد. اما جوان دیگری در آشپزخانه زاری میکرد. اینجا بود که یکی از آشپزان دربار، ارمایل یا گرمایل، رو به جوان تازه از راه رسیده کرد و گفت که آن دو نیز با ضحاک دشمناند و حال باید بین این دو جوان یکی را برای زنده ماندن برگزینند تا به مخالفان ضحاک در دشت و کوه بپیوندد. در عین حال، باید جوان دیگر را بکشند تا مغزش خوراک ماران پادشاه شود! چه انتخاب سختی و چه مرگ شومی! اما مگر تعداد این مردان رهاشده از چنگال مرگ چند نفر است؟ آیا آنها آنقدر زیادند که بتوانند از عهدهی جنگ با سپاه پرشمار ضحاک برآیند؟ آیا آنها نیز در میان خود سرکرده و پادشاهی دارند؟ با خواندن داستان جذاب «کاخی که فرو ریخت» جواب تمام این سؤالات را درمییابیم.
علیاصغر سیدآبادی در این مجموعه با زبان، تخیل و نگاهی تازه به سراغ شاهنامهی فردوسی رفته است تا پنجرهای تازه پیش روی نوجوانان بگشاید. اینبار نوبتِ جورِ دیگر خواندن شاهنامه است.
انتشارات شهر قلم از مجموعهی «نوبت شاهنامه خوانی» عناوین زیر را منتشر کرده است:
وزن | 182 گرم |
---|---|
ابعاد | 22 × 17 × 0.5 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
تعداد صفحه | 73 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
نوع کتاب | |
شابک | 9786003209077 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.