پیشگوی چشم نقره ای – مجموعه بردیا و گولاخ ها (جلد ۲)
1,850,000 ریال
کوتولاخ گفت: «دهنلُکنتو! هرجا باشی پیدات میکنیم… دروازه رِ باز میکنیم… کرککتابوها رِ آتیش میزنیم… هیخ هیخ هیخ!» کوتولاخ بالاخره بردیا را گیر انداخت و شمشیر را روی گلویش گذاشت. اینجا بود که بردیا وحشتزده از خواب بیدار شد.
3 عدد در انبار
در کتاب «پیشگوی چشم نقره ای» بردیا از جنگ با گولاخها برگشته و آلبرت را هم نجات داده است، اما وقتی نگاهش میکنی، یک چیزی سر جایش نیست. وااای، گوشهای بردیا چقدر گنده و گولاخی شدهاند! وقتیکه بردیا قولابی خورد، گوشهایش به یکباره بزرگ و سرخ شدند. حالا باید مدام آنها را زیر کلاه پنهان کند و حواسش باشد که کسی آنها را نبیند… تا وقتیکه سروکلهی مانیا پیدا میشود و به رازش پی میبرد. آیا مانیا به همه میگوید که چه چیزی دیده یا سر قول وقرارش با بردیا میماند؟ آیا باور میکند که بردیا یک شاهزاده است؟ راستی خانم آسانسوری کجاست؟ نکند گولاخها برای نابود کردن کتابها، روی زمین بیایند؟ آنها میخواهند دروازهی تاریکی را برای ورود اربابشان باز کنند و این کار فقط از عهدهی «خواهرها» برمیآید، اما «خواهرها» چهکسانی هستند؟ شما آنها را میشناسید؟
مجموعه «بردیا و گولاخها» داستانی ایرانی، جذاب و متفاوت نوشتهی مهدی رجبی است که نشر افق، آن را در ۳ جلد با نامهای زیر روانهی بازار کرده است:
- شاهزاده ی شنل تَشتکی (جلد ۱)
- پیشگوی چشم نقره ای (جلد ۲)
- هیولای کلمه خوار (جلد ۳)
وزن | 165 گرم |
---|---|
ابعاد | 18.5 × 15 × 1.2 سانتیمتر |
نویسنده | |
تعداد صفحه | 192 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
شابک | 978900353421 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.