پنجه در پنجه ی هم

آیا سمورها هم معنای همدلی و کمک کردن به یکدیگر را در هنگام سختی‌ها درک می‌کنند؟ کتاب تصویری «پنجه در پنجه ی هم» داستان فانتزیِ زیبایی درباره‌ی همدلی و حمایتگری در سختی‌هاست. داستانی که به کودکان می‌گوید همان‌طور که در زمان آسایش، راحتی و خوشحالی در کنار یکدیگر هستیم، در زمان سختی‌ها و مشکلات نیز می‌توانیم با همدلی و مهربانی دست اعضای خانواده‌ و دوستان‌مان را بگیریم، به آن‌ها کمک کنیم و در عین حال، از آن‌ها کمک بگیریم.

میکی سمور کوچولویی بود که همراه مادرش در اقیانوس زندگی می‌کرد. آن‌ دو همیشه و همه‌جا همراه هم بودند. میکی دوست داشت موقع استراحت کردن روی شکم پشمالوی مادرش دراز بکشد و به‌آرامی روی امواج آب تکان بخورد. اما زمان‌هایی که مادر برای تهیه‌ی غذا و شکار کردن به جای دیگری می‌رفت، میکی تنها می‌ماند. البته مادر قبل از رفتن، میکی را حسابی بین جلبک‌های توی آب می‌پیچاند، تا فرزندش در امان باشد و امواج آب او را به این‌طرف و آن‌طرف نبرد. این‌جور وقت‌ها میکی در امنیت بود، اما حوصله‌اش هم سر می‌رفت.

یک روز همین‌طور که بین جلبک‌ها پیچیده شده بود و به آرامی توی آب تاب می‌خورد، چشمش به بسته‌ی پشمالوی دیگری در آب افتاد؛ او آماک بود بچه‌سموری که مادرش برای شکار رفته بود. از آن روز، میکی و آماک حسابی با هم دوست شدند. آن‌ها هروقت که منتظر بازگشت مامان‌ها بودند، پنجه‌های یکدیگر را محکم می‌گرفتند تا احساس آرامش کنند.

تا اینکه یک روز صبح، وقتی‌که سرگرم آب‌بازی بودند، دریا طوفانی شد. امواج آب آن دو را از هم جدا کرد و هرکدام را به سویی برد! حالا آن‌ها باید چه‌کار کنند: آیا میکی و آماک در اقیانوس گم می‌شوند یا راهی برای نجات خودشان پیدا خواهند کرد؟