توضیحات
پس از مدتی بدن کامرون قلب پیوندی را نمیپذیرد. کامرون دیگر راضی به عمل و پیوند دوم نیست و ترجیح میدهد بمیرد، اما صحبت با مادربزرگ دانا و مهربانش سبب رضایت او به عمل مجدد و زنده ماندن میشود. او با صحبت با مادربزرگش میفهمد زندگی زیباست.
پسری با قلب گوسفند داستانی است واقعگرا که میتواند برای کسانی با نارسایی قلب روی بدهد. موضوع آن یعنی تعویض و پیوند قلب، موضوعی جهانی است که اگرچه دائماً انجام میشود اما از سوی پزشکان در حال مطالعه و تجربه هم هست تا به بهترین شکل انجام شود. به ویژه پیوند قلب یک گوسفند با انسان که به نظر میرسد در دنیای آینده روی خواهد داد.
کامرون که راوی داستان زندگی خود است، قرار است از قلب یک گوسفند استفاده کند اما در ابتدا به خاطر توجه اش به حقوق حیوانات و اینکه یک گوسفند باید کشته شود تا او زنده بماند، اصلاً راضی به این کار نیست. او انسان و حیوان را برابر هم میداند و با خود بر سر پذیرفتن این عمل جراحی، در کشمکش است. برخی افراد جامعه و همکلاسیهایش هم او را نمیپذیرند و معتقدند او یک جنایتکار است. اما امید به ادامهی زندگی مانند یک انسان معمولی، امید به آینده و دیدن برادرش که در شرف به دنیا آمدن است، سبب پذیرفتن این پیوند قلب میشود.
پسری با قلب گوسفند زندگی یک بیمار را به تصویر میکشد که میخواهد عادی و معمولی زندگی کند، شنا کند، دستش را به کف استخر بزند بدون آنکه به نفستنگی بیفتد، ورزش کند و در کنار همسالانش عادی باشد و بر ناتوانیاش پیروز شود.
نقش مادربزرگهای مهربان، بسیار زیبا بیان شده و گفتوگوی او با کامرون، در واپسین لحظات زندگیش، سبب ایجاد اعتمادبهنفس در شخصیت داستان میشود.
پسری با قلب گوسفند برای بلندخوانی مناسب است. خانوادهها و مربیان میتوانند با خواندن این کتاب و گفتوگو، فرزندان خود را که درگیر بیماری قلبی هستند، به پیشرفتهای علم پزشکی و پیروزی بر این بیماری امیدوار کنند. داستان میتواند به دلواپسیهای بسیاری از کودکان بیمار قلبی پاسخ دهد و در آنها امید به زندگی ایجاد کند.
کتاب اشارهای هم به نقش روزنامهها و نشریات زرد و جنجالآفرینیهای آنان دارد و آنها را نشریات بیشعور مینامد.
کتاب زندگی را زیبا میبیند، به مبارزه برای زنده ماندن به هرگونه که ممکن هست، توجه دارد و احترام میگذارد.
نویسنده: ژاله فروهر
هنوز بررسیای ثبت نشده است.