وقتی مامان بزرگ کوچک شد

1,950,000 ریال

صبح روز بعد، ایلیوشا خیلی سرحال از خواب بیدار شد!… در شکمش جای خالی برای نان شیرمال و کیک باز شده بود. هواشناسی هم هوای خیلی خوبی را برای امروز پیش‌بینی کرده بود که جان می‌داد برای کندوکاو در باغ پشت خانه و پیدا کردن چیزهایی برای اثبات وجود دایناسورها. ایلیوشا با لبخند وارد سالن پذیرایی شد اما…

5 عدد در انبار

- +

5 عدد در انبار

توضیحات

اگر مامان‌بزرگ از ظرف مربای روی میز هم کوچک‌تر شود، آن‌وقت باید چه‌کار کرد؟! کتاب تصویری «وقتی مامان بزرگ کوچک شد» داستانی است درباره‌ی زحمت‌ها و مهربانی‌های مامان‌بزرگ و البته کمک‌های نوه‌‌ی دوست‌داشتنی‌اش.

در یک روز تابستانی، بابا بنیامین، همراه مامان لینا و پسرشان‌، ایلیوشا کوچولو، سوار ماشین شدند و به دل جنگل زدند. رفتند و رفتند تا در آن‌طرف جنگل، به خانه‌ای دنج و قشنگ رسیدند؛ جایی که خانه‌ی مامان‌نیا، مامان‌‌بزرگ دوست‌داشتنی ایلیوشا، بود. قرار بود مامان و بابا چند روزی به سفر بروند و نوه و مادربزرگ تابستان را با هم بگذرانند.

راستش را بخواهید ایلیوشا از این اتفاق خیلی خیلی خوشحال بود. اصلاً او دلش می‌خواست همیشه پیش مامان‌نینا باشد؛ چون خانه‌ی مادربزرگ تمیز و راحت بود، همیشه بوی شیرینی می‌داد و پشت خانه هم باغی بود که جان می‌داد برای دویدن و بازی کردن و ساختن کلبه‌ی سرخپوستی. مامان‌نینا خیلی مهربان بود و ایلیوشا در آنجا می‌توانست هرچقدر دوست داشت بازی کند و هیچ عیبی هم نداشته باشد. اگر کیک می‌خواست یا کلوچه هیچ فرقی نمی‌کرد؛ چون مامان‌نینا تند و سریع دست‌به‌کار می‌شد و خوراکی دلخواهش را برایش آماده می‌کرد.

خلاصه همه‌چیز خوب بود تا اینکه یک روز ایلیوشا متوجه چیز عجیبی شد. مامان‌نینا کوچک شده بود و قدش به‌زور به قابلمه‌ی روی اجاق می‌رسید. تازه «وقتی مامان بزرگ کوچک شد» یک‌بار نزدیک بود که توی قابلمه بیفتد! وای خدای من! یعنی، چه اتفاقی در حال رخ دادن بود؟

توضیحات تکمیلی
وزن 202 گرم
ابعاد 27.5 × 21.5 × 0.2 سانتیمتر
نویسنده
تصویرگر
مترجم

ناشر | تولیدکننده

نوع کتاب

سال نشر

تعداد صفحه

32 صفحه

شابک

9789640022396

جنس کاغذ

نوع جلد

جلد نرم

گروه سنی
نقد و بررسی‌ها
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *
اولین نفری باشید که در این پست دیدگاه می نویسید.

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “وقتی مامان بزرگ کوچک شد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *