وقتی خواهرم کوچولو بود – مجموعه داستان‌های من و برادرم

«وقتی خواهرم کوچولو بود» دخترکی بود که فکر می‌کرد لاک‌پشت است. بعد هم فکر می‌کرد ماهی کوچولوی قرمز توی تنگ است و بعد هم یک هاپو… اما او هیچ‌کدام این‌ها نبود. او دختری کوچولو بود که خانه‌اش بزرگ‌ترین خانه‌ی دنیا بود و وقتی‌که روی کاناپه می‌رفت می‌توانست تمام دنیا را ببیند. هرچند قد استلا به سوراخ کلید هم نمی‌رسید، او می‌توانست توی بزرگ‌ترین استخر دنیا، که وان حمام خانه‌ بود، با اردک‌های پلاستیکی‌اش مسابقه دهد و حتی برنده شود. او همیشه کتاب‌ها را دوست داشت و به کلمات توی کتاب‌ها که شبیه مورچه بودند نگاه می‌کرد… به نظر شما، استلا دیگر چه چیزهای عجیب‌وغریبی را توی دنیای کودکی دیده بود؟

داستان مصور و زیبای «وقتی خواهرم کوچولو بود» از مجموعه‌ی «داستان‌های من و برادرم» روایتی درباره‌ی کودکی‌های دخترکی بامزه و رها به نام استلاست که از دریچه‌ی نگاه کودکانه‌اش، همه چیز را متفاوت می‌بیند. شما هم اگر خیال‌تان را پرواز دهید، می‌توانید مثل استلا نگاهی متفاوت به دنیا داشته باشید و بعد دیده‌های‌تان را برای کودک‌تان تعریف کنید.

ماری لوئیز گی (متولد ۱۷ ژوئن ۱۹۵۲) نویسنده و تصویرگر کودکان کانادایی است. وی از سال ۱۹۸۷ تا ۲۰۱۵ چهار بار برنده‌ی جایزه‌ی سالانه‌ی آملیا فرانسیس هوارد-گیبن ایلوستریتور شد؛ آن هم برای کتاب‌هایی که نویسندگی و تصویرگری‌اش با خودش بود. گی در شهر کبک به دنیا آمد و در کودکی نیز در مونترال و ونکوور زندگی می‌کرد. وی جوایز متعددی را برای کارهای نوشتاری و مصورش به دو زبان فرانسه و انگلیسی دریافت کرده است، از آن جمله می‌توان به جایزه‌ی ۲۰۰۵ ویکی متکالف، جوایز متعدد استاندار عمومی، جایزه‌ی روت شوارتز، جایزه‌ی کتاب آقای کریستی و جایزه‌ی کتاب الیزابت مازیک-کلیور کانادا اشاره کرد. گی در مونترال زندگی می‌کند.

انتشارات علمی و فرهنگی مجموعه‌ی «داستان‌های من و برادرم» را در ۶ جلد منتشر کرده است:

• آسمان و دریا کجا به هم می‌رسند؟
• اگر پری را دیدی…
• چه کسی نخ ماه را نگه می‌دارد؟
• شب‌به‌خیر داداش
• وقتی خواهرم کوچولو بود
• آدم‌برفی‌ها کجا می‌خوابند؟