همه دعوتید به مهمانی!

کتاب «همه دعوتید به مهمانی!» داستانی تصویری درباره‌ی اهمیت به اشتراک گذاشتن داشته‌ها و دوستی و همکاری با وجود تمام تفاوت‌هاست!

در روزهای اول پاییز، زمانی‌که سیب‌ها حسابی رسیده بودند، مکس‌موشه تصمیم قشنگی گرفت. او می‌خواست تمام دوستانش را به جشن سیب دعوت کند؛ بنابراین همراه هنری‌خارپشته به اعماق جنگل رفت تا سیب‌ جمع کند. اما وقتی‌ به درخت مورد نظرش رسید، حتی یک سیب هم روی شاخه‌ها نبود!

مکس و هنری با ناراحتی از جنگل برگشتند؛ درحالی‌که مدام با خودشان فکر می‌کردند: «یعنی، یک‌دفعه‌ای چه اتفاقی برای آن‌ همه سیب روی شاخه‌ها افتاده؟» تا اینکه چشم‌شان به ریکو افتاد. ریکو جلوی لانه‌اش نشسته بود و یک کیسه‌ پر از سیب هم مقابلش بود. پس که این‌طور… حالا همه چیز معلوم شد! ریکو همان کسی بود که تمام سیب‌ها را از شاخه‌ها چیده بود. فقط مشکل این بود که او می‌خواست همه‌ی سیب‌ها را برای خودش بردارد و حتی یک سیب را هم به دوستانش نمی‌داد!

مکس حسابی عصبانی شد و به لانه‌اش برگشت. آخر بدون سیب که نمی‌شد جشن سیب برگزار کرد! حالا آن‌ها باید چه‌کار می کردند؟ به نظر شما، آیا واقعاً جشن و مهمانی به هم خورده است یا اینکه دوستان مهربان می‌توانند راه‌حلی برای این مشکل پیدا ‌کنند؟

انتشارات میچکا با رعایت کپی رایت کتاب‌ «همه دعوتید به مهمانی!» را به زبان فارسی منتشر کرده است.

بریژیت ونینگر نگاهی ویژه به موضوع تفاوت‌ها و در عین حال احساسات، همدلی و دوستی دارد؛ آثار ترجمه‌شده‌ی این نویسنده به زبان فارسی عبارت است از:

• یکی برای همه، همه برای یکی
• گنجشک من، بدو… بدو…
• همه دعوتید به مهمانی!
• چرا دعوا می کنی؟
• بچه، بچه است!
• یک توپ برای همه
• من حوصله ام سر رفته
• میکو قهر کرده
• تقصیر من بود!