من نمی خواهم یک موش کوچولو باشم

کتاب «من نمی خواهم یک موش کوچولو باشم» داستانی تصویری در ستایش خود بودن است. مطالعه‌ی این داستان به کودکان کمک می‌کند که از مقایسه کردن خود با دیگران دست بردارند و تفاوت‌های فردی‌شان را بپذیرند.

موش کوچولو حسابی توی خودش بود. این روزها حال‌واحوالش با همیشه فرق می‌کرد. یک روز گربه‌ای را دید و به او گفت که دوست ندارد یک موش کوچولو باشد، بلکه دلش می‌خواهد گربه باشد. اما گربه که خودش هم از گربه بودن دل خوشی نداشت، به او گفت که سگ‌ها همیشه گربه‌ها را اذیت می‌کنند و گربه بودن اصلاً خوب نیست. برای همین موش کوچولو تصمیم گرفت که سگ باشد.

در راه سگی را دید و درباره‌ی تصمیمش به او گفت؛ درباره‌ی اینکه از موش بودن خسته شده است و دلش می‌خواهد که یک سگ باشد! اما راستش را بخواهید سگ اصلاً از این تصمیم خوشحال نشد. آخر سگ‌ها همیشه در خدمت شکارچی‌‌ها هستند و از طرفی هم گرگ‌ها و پلنگ‌ها آن‌ها را گاز می‌گیرند و همیشه زخمی‌اند. این‌طور که معلوم است، سگ بودن هم چندان اتفاق جالبی نیست. موش کمی فکر کرد و این‌بار تصمیم گرفت که یک شکارچی باشد…

چائو ون‌شوان، نویسنده‌ی کتاب «من نمی خواهم یک موش کوچولو باشم»، رمان‌های بلند و داستان‌های‌ کوتاه فراوانی برای کودکان نوشته است. او برای این آثار جوایز ارزشمندی، همچون جایزه‌ی هانس کریستین آندرسن و جایزه‌ی کتاب چین را به دست آورده است.

نشر میچکا از میان آثار این نویسنده‌ی برجسته‌ی چینی، تاکنون، عناوین زیر را با رعایت کپی رایت در ایران منتشر کرده است:

• دوردست ها
• من نمی خواهم یک موش کوچولو باشم
• شیائو و پدرش کجا رفتند؟