من، بامزه بود!
480,000 ریال
ظاهراً قبل از آمدن من به لبخندکده، چشم استیوی دنبال گاراژ بوده. میگوید: «دوست داشتم اونجا اتاقخواب من باشه. اینجوری راحت میتونستم شبا یواشکی برم بیرون و حیاط مردم رو به هم بریزم، گوجه پرت کنم به ماشینای مردم و کتککاری کنم.»
بله، استیوی زندگی اجتماعی فعالی دارد!
ناموجود
رمان مصور «من، بامزه بود!» داستانی بامزه دربارهی مواجهه با معلولیت، فرزندخواندگی و چالشهای خانوادهی جدید و مهمتر از همه بهرهگیری از سلاح طنز در برابر مشکلات است.
جیمی گریم پسر نوجوانی است که در حادثهای تلخ، خانواده و البته دو پای خود را از دست داده است و حالا روی صندلی چرخدار مینشیند. او پیش از این در شهری کوچک زندگی میکرد. اما حال به شهری بزرگ و ساحلی نقل مکان کرده است و با خانوادهای زندگی میکند که خیلی هم منتظر فرزند جدید نبودهاند! او با دشواریهای بسیاری روبهروست که مهمترینشان همخانه بودن با قلدر مدرسه است. بله، استیویِ قلدر برادرخواندهی جیمی است و تا فرصت پیدا میکند پسرک نشسته روی ویلچر را به باد مشت و لگد میگیرد. اما جیمی دربارهی این خشونت خانگی چیزی به مادرخوانده و پدرخواندهاش نمیگوید؛ چون آنها همینطوری هم بداخلاق هستند! مواجهه با شاگردان جدید مدرسه مشکل دیگر جیمی است. اما با وجود تمام این سختیها، قهرمان داستان تلاش میکند که با سلاح طنز از عهدهی مشکلاتش بربیاید. او در این مسیر تا آنجا پیش میرود که در مسابقهی بامزهترین بچهی دنیا شرکت میکند. شما فکر میکنید جیمی آنقدری بامزه است که در مسابقه برنده شود یا نه؟
رمان «من، بامزه بود!» چند ستاره از شورای کتاب کودک در گروه داستان، ترجمه و داستان واقعگرا از آن خود کرده و از دید مرکز ساماندهی منابع آموزشی و تربیتی مکتوب (ماهنامهی رشد) مناسب شناخته شده است.
جلد دیگر این کتاب با عنوان «من، بامزهتر بود!» در ایران منتشر شده است.
وزن | 306 گرم |
---|---|
ابعاد | 19 × 14 × 1.4 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 226 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
شابک | 9786006885940 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.