مرد کوچک – نشر محراب قلم
1,000,000 ریال
مکسشن آرام گفت: «تو یک بار گفتی آدم باید چیزی باشد و کاری کند، آنوقت من هیچ کاری نمیتوانستم بکنم. وقتی برای مدیر و سوارکار گفتم میتوانم بند کفش باز کنم، نزدیک بود از خنده رودهبر شوند.»
بوکوس گفت: «چون مثل آنها بزرگ بودی. آدمهای بزرگ میتوانند این کارها را بکنند. همه آنها را میبینند. فقط وقتی یک مرد کوچک این کار را میکند، کسی آنها را نمیبیند. این کار فقط از عهدهی تو برمیآید و نه کسی دیگر.»
2 عدد در انبار
رمان «مرد کوچک – نشر محراب قلم» داستان مکسشن پیکل اشتاینر است که فقط پنج سانتیمتر قد دارد؛ داستانی جذاب دربارهی تفاوتهای فردی و خودباوری.
پدر و مادر مکسشن و پدربزرگ و مادربزرگ و همهی اجدادش، اهل روستای کوچکی به نام پیکل اشتاین در بومروالد هستند. این روستا به نسل آدمهای کوچک مشهور است. میتوان گفت یک روستای نادر! برای همین پدر و مادر مکسشن چون روستای پیکل اشتاین برای آرزوهایشان کوچک بود، کیف و ساک کوچکشان را بستند و قدم به دنیای پهناور گذاشتند. اگرچه آنها کوچک بودند، افکار بزرگی در سر داشتند. آنها ورزشکار بودند و میخواستند آکروتباز شوند. مکسشن در استکهلم به دنیا آمد. او به اندازهای کوچک بود که پرستار در ظرفشویی او را شست. مکسشن پدر و مادرش را در ششسالگی هنگامیکه برای تماشای منظرهی پاریس به بالای برج ایفل رفته بودند از دست داد. مکسشن را همکار پدرش، پرفسور بوکوس فون پوکوس، که در سیرک کار میکرد، به فرزندی پذیرفت. او شبها راحت در یک قوطیکبریت میخوابید و روزها با پرفسور در سیرک نمایش میداد. مکسش به مشهورترین بازیگر جهان تبدیل شد، اما یک روز به ناگهان ناپدید شد.
وزن | 216 گرم |
---|---|
ابعاد | 18 × 13.5 × 1 سانتیمتر |
نویسنده | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 223 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
نوع کتاب | |
شابک | 9786004137461 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.