ماجراهای جزیره ی مالچ

رمان مصور «ماجراهای جزیره ی مالچ» داستانی طنزآمیز درباره‌ی مقابله‌ی پسربچه‌ای معلول با قلدرها و زورگوهاست؛ داستانی امیدبخش که به بچه‌ها می‌گوید: «مهم نیست آدم بدجنس‌ها چندتا هستند؛ چون حتماً می‌شود راهی برای مقابله با آن‌‌ها پیدا کرد و حق‌شان را کف دست‌شان گذاشت!»

جزیره‌ی کوچک مالچ محل زندگی کمتر از هزار نفر بود، دقیق‌ِ دقیقش می‌شود ۹۹۹ نفر. در این جزیره، پسری به نام «نِد» زندگی می‌کرد که برای این‌طرف و آن‌طرف رفتن از ویلچر استفاده می‌کرد و همیشه هم موقع ویراژ دادن دیگران را می‌خنداند. البته راستش را بخواهید خودش خیلی فرصت خندیدن پیدا نمی‌کرد. می‌پرسید چرا؟ خوب معلوم است! اگر شما هم خواهری بدجنس و مردم‌آزار مثل جِمایما داشتید، که توی یقه‌ی لباس خواب‌تان کرم‌های جنبنده می‌انداخت یا عنکبوتی بزرگ و پشمالو توی تختخواب‌تان می‌گذاشت تا شما را گاز بگیرد و خیلی کارهای وحشتناک دیگر (که حتی به فکر جن بوداده هم نمی‌رسد) آن‌وقت دیگر خنده از لب‌های‌تان پاک می‌شد!

تازه جمایما تنها کسی نبود که نِد را اذیت می‌کرد، در جزیره کلی آدم‌بزرگ بدجنس بود که جز آزار و اذیت بچه‌ها کار دیگری نداشتند؛ فکرش را بکنید: مدرسه، پارک محله و حتی اسباب‌بازی‌فروشی را همین آدم‌بزرگ‌های بدجنس اداره می‌کردند! اما تا همیشه که دنیا روی یک پاشنه نمی‌چرخد و یک روز باید همه چیز تغییر کند! و این اتفاق زمانی رخ داد که «لجن» توی وان حمام خانه‌ی نِد متولد شد! لجنی که بلد بود حسابی آدم‌های ‌بدجنس‌ را ادب کند!

دیوید والیامز خالق داستان «ماجراهای جزیره‌ ی مالچ»، کمدین، بازیگر و نویسنده‌‌ای انگلیسی است. سبک نوشتاری والیامز با رولد دال، نویسنده‌ی انگلیسی، مقایسه شده است. آثار دیگر این نویسنده که به فارسی ترجمه شده‌اند، عبارت است از:

• هیولای کاخ باکینگهام
• ماجراهای جزیره ی مالچ
• موش برگر
• عمه ی بدجنس
• فرار پدربزرگ
• آقای بوگندو
• دندان پزشک شرور
• مامان بزرگ گانگستر
• دار و دسته ی نیمه شب
• پسر میلیاردر
• سفر به جنگلی ترین جنگل دنیا