فقط یک بار می توانم زنگ بزنم
940,000 ریال
چشمهایم را باز میکنم و بلند سلام میکنم. سلام… صبح بخیر!
کسی جواب نمیدهد. بلندتر سلام میکنم. باز سلامم بیجواب است. یادم میآید مادر دیروز رفته شهرستان پیش مادربزرگ.
مادربزرگ بیمار شده است و یک نفر باید چند روز از او مراقبت کند. بابا هم صبح زود رفته است سر کار.
2 عدد در انبار
کتاب تصویری «فقط یک بار می توانم زنگ بزنم» داستانی دربارهی صبوری، حلمسئله و اطمینان کودک به تواناییهای فردی خودش است. کودکان در خلال خواندن این داستان با مشاغلی همچون آتشنشان، پلیس و دکتر اورژانس نیز آشنا میشوند و ۳ شمارهتماس مهم را برای مواقع ضروری یاد میگیرند.
پوریا از خواب بیدار میشود و مامان و بابا را صدا میزند. اما وقتیکه جوابی نمیشنود، یادش میافتد که مامانبزرگ مریض شده و مامان برای نگهداری از او به شهرستان رفته است. بابا هم مثل هر روز رفته است سر کار. مثل اینکه پوریا امروز در خانه تنهاست! حالا او باید چهکار کند؟ خوب معلوم است: دست و صورتش را میشوید و پشت میز مینشیند تا صبحانهای را که بابا برایش آماده کرده است، بخورد. اما ناگهان پاکت شیر از دستش میافتد، همهی شیرها روی زمین میریزد و آشپزخانه کثیف میشود. ای وای!
پسرک تندی میدود سمت گوشی تا به یک نفر زنگ بزند. بابا گفته فقط زمانی به من زنگ بزن که کارت خیلی واجب بود. اما آیا الان کار پوریا خیلی واجب است؟ اصلاً شاید بهتر باشد که پوریا با آتشنشانی تماس بگیرد تا آنها بیایند و با شلنگ آبپاش همهجا را تمیز کنند. حتماً آنها هم بلافاصله سوار ماشین بزرگ قرمزرنگشان میشوند و خودشان را به پوریا میرسانند. اما درست است که پوریا برای یک لکهی شیر کوچک آتشنشانان را به درِ خانهشان بکشاند؟
آیا راهحل دیگری هم برای حل این مشکل وجود دارد؟ شما چطور فکر میکنید؟
وزن | 96 گرم |
---|---|
ابعاد | 22 × 22 × 0.1 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
ناشر | تولیدکننده | |
نوع کتاب | |
تعداد صفحه | 24 صفحه |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
شابک | 9786228251790 |
نوع جلد | جلد نرم |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.