


عمارت گالانت
3,000,000 ریال
«صدای تو در رویاهایم میشنوم. هر شب، وقتی سعی میکنم بخوابم خودم را دوباره مقابل دیوار میبینم. و تو آنطرف دیوار منتظر هستی. سرت را بهطرف سرم خم میکنی و زمزمه میکنی و برای همین میدانم دروغ است. صدای او در دهان تو است، به من میگوید برگرد، برگرد، به خانه برگرد. استراحتی در خواب نیست. این رویاها من را خواهد کشت.»
3 عدد در انبار
«عمارت گالانت» داستان اولیویا دختری چهارده ساله است که سه چیز را در زندگیاش از دست داده است؛ مادر، پدر و صدا. او در مدرسه دخترانه بزرگ شده و با زبان اشاره با دیگران ارتباط میگیرد و تنها چیزی که از گذشتهاش دارد دفترچه خاطرات مادرش است. نامهای برای اولیویا میآید و او را دعوت میکند تا به خانهی عمویش، برادر بزرگ پدرش، برود، مکانی به نام گالانت. اولیویا هرگز عمویش و عمارت را ندیده است. زمانی که به عمارت میرسد، متوجه میشود که نامه برای چند سال پیش بوده و اکنون عمویش مرده است و عمارت خالی است. او باید در عمارت از دو قانون پیروی کند: پس از غروب بیرون نرود و همیشه در سمت راست دیواری که در امتدا غربی املاک دارد، بماند. فراتر از این دیوار، قلمرویی دیگر است، جادویی که اولیویا را فرا میخواند. گالانت رازهایی را پنهان کرده و او میخواهد تا آنها را فاش کند. هنگامی که اولیویا از دیوار ویران شده عبور میکند، خود را مکانی میبیند که گالانت است اما نیست و در این قلمرو، عمارت در حال فروپاشی است. موجودی مرموز در آنجا حکمرانی میکند و غولها در هر گوشهای در کمین هستند. در این مکان اولیویا رازهایی را دربارهی خانوادهاش میفهمد.
وزن | 308 گرم |
---|---|
ابعاد | 21.5 × 14 × 1.9 سانتیمتر |
نویسنده | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 336 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
شابک | 9786001827587 |
گروه سنی | |
نوع کتاب |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.