شاعر و آفتاب
38,000 ریال
پسر میخواست خودش را به آن بالا بالاهای کوه برساند. با دستهای کوچکش، آفتاب را بگیرد و به خانهشان ببرد.
ناموجود
در کتاب «شاعر و آفتاب» پسر کوچکی میخواهد به کوه برود تا از بالای کوه آفتاب را بگیرد و با خودش به خانه ببرد. پسر فهمیده بود وقتی آفتاب هست، هر چیزی به رنگ واقعی خودش است. همه بیدار و سرحال و پرجنبوجوش هستند. خروس میخواند، پرندهها آواز میخوانند و پرواز میکنند و آدمها و برهها و خرگوشها بیدار و سرحال هستند. اما همهی اینها وقتی بود که آفتاب بود. وقتی آفتاب میرفت، همه از جنبوجوش میافتادند و همهجا هم تاریک میشد.
یک روز پسر تصمیم میگیرد به بالای کوه برود تا آفتاب را بردارد و به خانهشان بیاورد. پس با تمام توان و انرژیاش به سمت کوه حرکت میکند و خرگوش و خروس هم او را همراهی میکنند. پسر در مسیر کوه متوجه طبیعت اطرافش میشود. بوتههای کوچک و علفهای بلند با رنگهای جورواجور و جذاب. به بالای کوه میرسد و دهشان را از بالای کوه میبیند و ده همسایه را هم میبیند و البته که میفهمد آفتاب خیلی از کوه بزرگتر و دورتر است. همانجا دراز میکشد و با آفتاب حرف میزند. حرفهایی گرم و پرمهر.
خرگوش از اینکه پسر با آفتاب حرف میزند بسیار هیجانزده میشود و این خبر را به خروس و بقیهی حیوانات میدهد. همهی درختها و صخرهها و سبزهها و آبها هم خبردار میشوند. وقتی پسر راهی خانه میشود، زبان همهی پرندگان و درختان و آبها را میداند و وقتی بزرگ میشود حرف همهی پرندگان و درختان و آبها و سنگها را مینویسد و با زبان شعر به آدمها منتقل میکند.
کتاب «شاعر و آفتاب» به یاد علی اسفندیاری «نیما یوشیج» نوشته شده است و به همراه شعر زیبایی از او که در انتهای کتاب قرار داده شده، مخاطب را با زندگی لطیف این شاعر آشنا میکند. جملات شعرگونهی کتاب سرشار از تخیل است و به تقویت تخیل در کودک کمک میکند.
وزن | 86 گرم |
---|---|
ابعاد | 21.5 × 21.5 × 0.1 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
تعداد صفحه | 36 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
شابک | 9786000403170 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.