سالی که یاد گرفتیم پرواز کنیم…
390,000 ریال
مادربزرگ پرواز را از آدمهایی یاد گرفته بود که قبلاً اینجا زندگی میکردند. همان آدمهایی که برای تغییر دنیا تلاش کردند و میخواستند دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند.
مادربزرگ میگفت: «هیچکس نمیتواند ذهن تو را محدود کند، فکر و خیال تو آزاد و رهاست.»
او گفت: «و اینطوری شد که مردمان ما پرواز را یاد گرفتند. آنها رؤیایی داشتند، تصورش کردند کمکم آن رؤیا واقعی شد. آنها چشمهایشان را بستند و بهسمت رؤیاهایشان پرواز کردند.»
1 عدد در انبار
کتاب «سالی که یاد گرفتیم پرواز کنیم…» داستانی شیرین و باشکوه است که نشان میدهد تخیل و خیالپردازی چطور میتواند زندگی را لذتبخشتر سازد، و کلمات قدرتمند چطور میتوانند به ما کمک کنند تا پرواز کنیم و حتی از سختترین روزها هم عبور کنیم.
داستان از جایی شروع میشود که خواهر و برادری بیحوصله به دلیل طوفان و بارندگی مجبورند در خانه بمانند. مادربزرگ به آنها پیشنهاد میدهد از ذهن زیبا و درخشان خود استفاده کنند، چشمهایشان را ببندند، نفس عمیقی بکشند و به این فکر کنند که در گوشهی دیگری از دنیا کسی درست به اندازهی آنها بیحوصله است. و بعد معجزه اتفاق میافتد! آنها تصور میکنند که دیگر در آپارتمانشان نیستند و دارند روی آسمان شهر پرواز میکنند، و چقدر همه چیز زیبا و دیدنی است.
تابستان و پاییز و زمستان هم از راه میرسند، حالا آنها پرواز را یاد گرفتهاند و کسالت، خشم و عصبانیت، و تنهایی آنها را آزار نخواهد داد؛ زیرا فکر و خیال آنها آزاد و رهاست. آدمهای زیادی هستند که باید پرواز را یاد بگیرند…
کتاب تصویری «سالی که یاد گرفتیم پرواز کنیم…» تصاویر بسیار زیبا و خیالانگیزی دارد، که بچهها از دیدن آنها لذت خواهند برد.
وزن | 142 گرم |
---|---|
ابعاد | 26 × 21 × 0.2 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 32 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
نوع کتاب | |
شابک | 9786223360190 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.