زنبوره، کجا؟ کجا؟

داستان «زنبوره، کجا؟ کجا؟» بیانی ساده، ریتمی آهنگین و آواهایی تکرارشونده دارد. همین نکته سبب می‌شود که کودک به‌راحتی با متن ارتباط برقرار کند و تا پایان داستان از کتاب چشم برندارد. زیرا پیش از اینکه کودک به کمک کلمه‌ها، مفهومی را دریافت کند، آن را به کمک آواها دریافت می‌کند. پرورش احساساتی مانند شادی، غم، خشم، ترس… و آواهایی که این احساسات را بیان می‌کنند، کمک می‌کند که کودک کلمه‌ها و مفاهیم را بهتر بشناسد و بیشتر درک کنند…

البته این تمام حسن کتاب نیست. تصویرگری جذاب و بامزه‌ی این اثر یکی دیگر از دلایل موفقیت آن است. برای اینکه بفهمیم آخر سر حیوانات از دست گله‌ی زنبورها کجا قایم می‌شوند، باید حتماً کتاب را بخوانیم و بعد پشت بوته‌های کاغذی به دنبال شیر و زرافه و جوجه بگردیم!

بیز بیز، زنبور ریزه‌میزه و فسقلی راه افتاده است توی چمنزار و دارد دنبال جایی برای قایم شدن می‌گردد. اما مثلاً کجا؟ زیر نوک جوجه کوچولو چطور است؟ جوجه تا این را شنید جیک‌جیک‌کنان شروع کرد به جیغ کشیدن. بیز بیز چه‌کار کرد؟ خب معلوم است، فرررررار کرد، فررررار.

کمی جلوتر زرافه بیز بیز را دید و گفت: «فوتا فوتا! زنبوره، کجا؟ کجا؟» زنبور فسقلی گفت: «بیز بیز، بگذار یک جایی قایم بشم. این برِ لپت، آن برِ لپت.» زرافه چه‌کار کرد؟ نکند شما هم مثل من فکر می‌کنید حتی زرافه هم با آن قد بلندش، از بیز بیز می‌ترسد؟!