راز قلب بزرگ
800,000 ریال
برای دادن چیزی به کسی، داشتن دست کافی نیست، بلکه باید این کار را از صمیم قلب انجام بدهی. وقتی چیزی را با رضایت قلبی بدهی کم نمیشود.
12 عدد در انبار
ویکتور پسرکی است که میخواهد راز قلب بزرگ را بداند. قلب بزرگ نام پدربزرگش بود. او به هرکس که میرسید، یکی از پَرهای کلاه سرخپوستیاش را هدیه میداد. این هدیه باعث میشد مردم لبخند بزنند و احساس ارزشمندی کنند.
روزی مادربزرگ کلاه سرخپوستی پدربزرگ را به ویکتور هدیه میکند. ویکتور باافتخار و خوشحالتر از همیشه با کلاه پدربزرگ به مدرسه میرود. همکلاسیهای ویکتور متعجب و هیجانزده کلاهش را تحسین میکنند. آنها میخواهند هرکدام پَری از این کلاه رنگارنگ داشته باشند. ویکتور با بیمیلی پَرها را به همکلاسیهایش میبخشد. وقتی به خانه برمیگردد از دیدن کلاه بدون پَر برآشفته میشود. مادربزرگ به او میگوید: قلب بزرگ تمام عمر پَرهای کلاهش را میبخشید اما هرگز کم نشدند. شاید تو آنها از صمیم قلب هدیه ندادی! در همین لحظه است که ویکتور به راز قلب بزرگ پیمیبرد. اکنون میداند باید چه کند…
وزن | 156 گرم |
---|---|
ابعاد | 26.5 × 21 × 0.2 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 32 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
نوع کتاب | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
گروه سنی | |
شابک | 9786229285657 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.