دره‌‌ی وحشت، داستان‌های شرلوک هولمز

اتاق کوچکی پشت بار بود که دور تا دورش بشکه چیده بودند. مک‌گینتی به‌دقت در را بست و بعد روی یکی از بشکه‌ها نشست، با حالتی متفکر سیگار برگش را می‌جوید و با آن چشم‌های دلهره‌انگیز مصاحبش را برانداز می‌کرد. مک‌موردو با خوشحالی این وارسی را تحمل می‌کرد، یک دستش توی جیب کتش بود و با دست دیگرش سبیل قهوه‌ای‌رنگش را می‌پیچاند. ناگهان مک‌گیتی دولا شد و هفت‌تیر ترسناکی را بیرون کشید… در کتاب «دره ی وحشت» درباره‌ی این ماجرای جنایی بیشتر می‌خوانیم…

در میان ۶۰ داستان شرلوک هولمز، فقط ۴ داستان بلند وجود دارد که در قالب رمان منتشر شده‌اند؛ داستان «دره ی وحشت» یکی از آن‌هاست. این داستان بلند دوستداران زیادی داشته است. در طرح داستانی این کتاب، چیزی وجود دارد که در آثار پیشینِ نویسنده نبوده است. در سایر داستان‌ها، هولمز در بیشتر صحنه‌ها حاضر است؛ ولی در ۸ فصل از ۱۵ فصلِ «دره ی وحشت» هولمز حضور ندارد. به عبارتی در مقابل هر ۷ صفحه‌ای که حضور دارد، در ۸ صفحه غایب است! و همین شیوه به جذابیت داستان می‌افزاید. دره‌ی وحشت پس از انتشار زودتر از همه داستان‌های هولمز به فیلم برگردانده شد و در سال ۱۹۳۵ فیلم ناطق آن ساخته شد.

آرتور کانن دویل، پزشک و نویسنده‌ی خوش‌ذوق و نامدار اسکاتلندی مجموعه «داستان‌های شرلوک هولمز» را به رشته‌ی تحریر درآورده است. در تمام این داستان‌های معمایی و جنایی-پلیسی، شخصیت معروف شرلوک هولمز با بهره‌گیری از مهارت‌های ویژه‌ی خود به دنبال کشف راز جنایات می‌گردد. در داستان «دره‌ی وحشت» برخلاف دیگر داستان‌های جنایی دویل، شخص مجرم از میانه‌ی داستان شناسایی می‌شود و ادامه‌ی داستان به بیان چرایی این جنایت می‌پردازد.

نشر هرمس داستان‌های دیگری را هم از مجموعه داستان‌های شرلوک هولمز منتشر کرده است؛ برخی از آن‌ها عبارت‌اند از جمله:

• اتود در قرمز لاکی (یک داستان)
• برق نقره‌ای و پنج داستان دیگر
• جعبه‌ی مقوایی
• حلقه‌ی سرخ و پنج داستان دیگر
• سیمای زرد و پنج داستان دیگر
• دره‌ی وحشت