خوک کریسمس

جی. کی. رولینگ، خالق مجموعه‌ی بی‌نظیر هری پاتر، بار دیگر در رمان «خوک کریسمس»، کودکان و نوجوانان را با خود همراه می‌کند و در خلال داستانی فانتزی، از خانواده و روابط خانوادگی، همکاری، عشق و دوست داشتن می‌گوید.

جودی، مامان جک، به‌تازگی با برندن ازدواج کرده است. همه چیز خوب است و جک هم برندن را خیلی دوست دارد. اما دختر برندن، هالی، که حالا بعضی آخرهفته‌ها به خانه‌ی آن‌ها می‌آید، واقعاً رفتاری اعصاب‌خوردکُن دارد. همه‌ی اعضای خانواده تلاش‌ می‌کنند که به هالی خوش بگذرد، اما این‌‌بار دخترک کاری می‌کند که جک واقعاً نمی‌تواند او را ببخشد. پیش از شب کریسمس، ناگهان، هالی دی‌پی، خوک عروسکی مورد علاقه‌ی جک، را از پنجره‌ی ماشین پرت می‌کند توی خیابان. جک حسابی جیغ‌وداد راه می‌اندازد. اما فایده‌ای ندارد که ندارد. دی‌پی گم شده و کسی نمی‌تواند او را به جک برگرداند! حتی وقتی‌که هالی یک خوک عروسکی صورتی درست شبیه دی‌پی برای جک می‌خرد هم اوضاع بهتر نمی‌شود!

اما شب کریسمس شب معجزه‌ها و جبران ازدست‌رفته‌هاست. این «خوک کریسمس» شاید نتواند جای دی‌پی را برای جک بگیرد، اما با پیشنهاد جسورانه‌ای که در سر دارد، حتماً راه‌حلی برای این مشکل پیدا خواهد کرد. شاید تنها راهِ پیدا کردن دی‌پی رفتن به سرزمین گمشدگان باشد!