بندبازان

روزی که دومینیک داشت با هالی و بیل توی محله بازی می‌کرد. وینسنت سنگی را توی هوا تاب داد و پرت کرد سمت او. سنگ آمد و نشست وسط پیشانی دومینیک. علامتی که از همان ۵سالگی تا پایان عمر روی صورتش ماند. دومینیک به علامت عادت کرد اما سایه‌ی وینسنت، این پسربچه‌ی شرور، هیچ‌وقت دست از سرش برنداشت؛ حتی وقتی‌که فکر می‌کرد می‌شود همه چیز را از نو ساخت؛ حتی زمانی‌که عاشق شد… زندگی کردن در محله‌ای فرودست و جان سالم به در بردن از مشکلات برای او مثل بندبازی روی بندی نازک بود. مثل «بندبازان»ی که همیشه تلاش می‌کنند از طناب پایین نیفتند.!

دیوید آلموند هم موقع نوشتن رمان «بندبازان» احتمالاً به همین موضوع فکر کرده است. به اینکه دومینیک، شخصیت اصلی داستان، چطور می‌تواند از عهده‌ی رنج‌ها و سیاهی‌ها بربیاد و با نوشتن و خیال، نور را به زندگی خودش بتاباند. این کتاب را باید بیش از یک بار خواند.

دیوید آلموند در انگلستان متولد شد و در نوجوانی به نوشتن داستان پرداخت. آلموند در پی آن است که نشان دهد دنیای فراطبیعی، دنیایی که در آن، واقعیت و افسانه، حقیقت و دروغ با چرخشی خلاقانه به یکدیگر تبدیل می‌شوند، چگونه می‌تواند باشد. او سرسختانه بر این باور است که نوشتن برای نوجوانان علاوه‌بر آنکه باید امیدوارکننده باشد، نباید تاریکی‌ها و نگرانی‌ها را پشت پرده قرار دهد. همچنین معتقد است که مرزی قطعی میان واقعیت و خیال وجود ندارد. آلموند برنده‌ی جوایز متعدد ادبی از جمله هانس کریستین اندرسون، مدال کارنگی و… شده است.

بوک لیست درباره‌ی «دیوید آلموند» می‌گوید:

• او یکی از تحسین‌برانگیزترین نویسندگانی است که برای نوجوانان می‌نویسد؛ آلموند به دستاوردها و موفقیت‌های خود قانع نیست و رمان «بندبازان» بهترین کتاب او در طول این سال‌هاست.

و اسکول لایبرری ژورنال درباره‌ی رمان «بندبازان» می‌گوید:

• جذاب و گیرا… آن را باید بیش از یک بار خواند.

دیوید آلموند، نویسنده‌ی برجسته‌ی بریتانیایی، آثار درخور توجه فراوانی برای کودکان و نوجوانان خلق کرده است و کتاب‌هایش تقریباً به ۴۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. آلموند جوایز فراوانی همچون «مدال کارنگی»، «وایت‌برد»، «اسمارتیز» و «بوستن گلوب» را اخذ کرده است. وی در سال ۲۰۱۰، جایزه‌ی «هانس کریستین اندرسن» را به دست آورد که بالاترین جایزه‌ی ادبی کتاب‌های کودکان و نوجوانان محسوب می‌شود.

• جزیره
• دشت کیت
• نغمه ای برای الاگری
• موسیقی استخوان
• پسر کاملاً جدید
• پسری که با پیراناها شنا کرد
• رنگ خورشید
• وحشی
• گِل
• اسم من میناست و عاشق شبم- وقتی شب ها دنیا تو خوابه، همه چیز ممکن می شود
• بندبازان
• اسکلیگ
• آتش خوارها
• بابای پرنده ی من
• جنگ تمام شد
• قصه ی آنجلینو براون، پری کوچکی که از جیب راننده ی اتوبوس درآمد
• پسری که تا ماه بالا رفت
• قلب پنهان
• تابستان زاغچه
• چشم بهشتی
• پدر اسلاگ
• کیت، گربه و ماه