بسته نمایشگاه کتاب برای کودکان ۵ تا ۷ سال – شماره یک

رسیده‌اند از راه در این صفحه‌ی کتاب یک خانواده‌ی فیل نفس‌زنان با شتاب! هم‌قد یک خانه‌اند چه باشکوه و بلند. مثل دو تا بادبزن دو گوش پهن دارند.   معرفی صوتی کتاب «این باغ وحش کوچک چه زیباست!» را بشنوید:  

هَسه می‌گوید: «ای وای نیسه، دم‌ات رو گم کردی؟ کجا گم‌اش کردی؟» نیسه می‌گوید: «نمی‌دونم. حالا مهمونی رو چه‌کار کنیم؟» نیسه می‌گوید: «باید دم‌ام را پیدا کنیم. این دم‌ات نیست؟ شاید هم اینه...؟» هَسه فریاد می‌کشد: «انگار دارم می‌بینم‌اش!»

مادر دختر گفت: «اگر دوست داری می‌توانم جای دماغ یک دکمه برای‌اش بدوزم.» خرگوش بی‌دماغ فکر کرد: «بله! بله! من یک دماغ دکمه‌ای می‌خواهم.» اما چه بد که آدم‌ها زبان خرگوش‌ها را نمی‌فهمند و نمی‌دانند آن‌ها چه می‌خواهند.

خوکی شکم گنده عاشق زندگی‌اش بود. تمام روز در گل غلت می‌زد و همه چیز را زیر و رو می‌کرد. خیلی خوب بلد بود در گل غلت بزند و همه چیز را زیرو‌رو کند. به راستی در این کار بهترین بود. اما اهل مسابقه دادن نبود.

سگی بود بلبله‌گوش. بلبله‌گوش خیلی استخوان دوست داشت. عاشق استخوان بود. او استخوان را بیشتر از هر خوراکی دیگر دوست داشت. بلبله‌گوش همیشه در فکر استخوان بود،چنان‌که گاهی شب‌ها هم خواب استخوان می‌دید.