بزنم یا نزنم؟

همه‌ی ما می‌دانیم که گرگ‌های توی قصه‌ها دنبال بزغاله‌ها می‌گردند تا یک لقمه‌ی چپ‌شان کنند و بزغاله‌ها هم همیشه‌ی خدا در حال فرار کردن از دست آن‌ها هستند. اما این‌بار یک گرگ کوچولو داریم که هنوز دندان‌هایش کامل درنیامده و بلد نیست بزغاله بخورد. ولی خب این دلیل نمی‌شود که دنبال یک بزغاله‌ی درسته نگردد. دستِ آخر یک روز از خواب بلند می‌شود، دامن قشنگش را تنش می‌کند، سوار دوچرخه‌اش می‌شود و راه می‌افتد تا برود و یک بزغاله‌ی درسته پیدا کند. به نظر شما، برای گرگ قصه‌ی «بزنم یا نزنم ؟» چه اتفاقی می‌افتد؟

داستان «بزنم یا نزنم ؟» داستانی تصویری درباره‌ی دوستی و مهربانی بین یک گرگ و بزغاله است که معادلات روزمره‌ی دنیای معمول را به هم می‌زنند و به جای جنگ و دعوا با یکدیگر دوست می‌شوند. خواندن آثار شیرینی از این دست به کودکان کمک می‌کند، تصویری امن‌تر از جهان پیرامون خود در ذهن داشته باشند.

سوسن طاقدیس نویسنده‌ی داستان‌های کودک متولد سال ۱۳۳۸ از همان کودکی به قصه گفتن علاقه داشت. او اولین قصه‌هایش را در هفت سالگی برای خواهر و برادرهای کوچک‌ترش تعریف می‌کرد. بعدها داستان «بابای من دزد بود» را برای مجله‌ی کیهان بچه‌ها نوشت و داستانش مورد توجه قرار گرفت. به این ترتیب، او از محل تولدش، شیراز، به تهران آمد و کار نویسندگی را به‌طور جدی ادامه داد. او داستان‌های بسیاری نوشته است؛ از جمله «ننه قلی، ننه گلی و لحاف مخملی»، «قدم یازدهم»، «ته ته ته چاه» و… او برای داستان «شما یک دماغ زرد ندید؟» جایزه‌ی پروین اعتصامی را برای بهترین کتاب کودک و نوجوان سال ۱۳۸۵ از آن خود کرده است. این نویسنده در سال ۱۳۹۹ درگذشت.

متن جالب کتاب «بزنم یا نزنم ؟»همراه با تصویرگری ساده و در عین حال جذاب و صمیمی مهسا مکّی علمداری دنیای شیرینی را برای کودکان ایجاد می‌کند.