باید برای مامان و بابا چسبی پیدا کنم

کتاب «باید برای مامان و بابا چسبی پیدا کنم» داستانی تصویری درباره‌ی طلاق و جدایی والدین از یکدیگر و شیوه‌ی مواجهه‌ی کودکان با این مسئله است.

این روزها مامان و بابا یکدیگر را در آغوش نمی‌گیرند، همدیگر را نمی‌بوسند و به‌جای آن فقط «نوچ نوچ» می‌کنند و «آه» می‌کشند. یک چیزی بین آن‌ها خراب شده است که پسرک دلیل آن را درک نمی‌کند؛ فقط می‌داند که شکافی بزرگ در ازدواج‌ آن دو پیش آمده است.

وقتی‌که مامان و بابا تصمیم می‌گیرند دیگر با هم زندگی نکنند، بچه‌ها بیشترین آسیب را می‌بینند؛ درست مثل پسرک داستان «باید برای مامان و بابا چسبی پیدا کنم» که در همه جای زندگی ردی از شکستگی می‌بیند. تلخی رابطه‌ی مامان و بابا در باورهای کودکانه‌ی پسرک در نگاه به خانه، ماشین، رختخواب و حتی اسکیت‌بردش، شکاف ایجاد کرده است. بله، قلب پسرک شکسته است، درست مثل قلب مامان و بابا! پسرک فکر می‌کند که مقصر این ماجراست و برای نگه داشتن مامان و بابا کنار هم باید کاری بکند. اما چه کاری؟

آیا می‌شود یک چسب مامان‌بابایی پیدا کرد که با آن ازدواج مامان و بابا را به هم چسباند؟ یا اینکه علاج همه‌ی این‌ها چیز دیگری است؟