






اژدهای پدرم
50,000 ریال
پدرم وقتی پسر کوچکی بوده، در یک روز سرد بارانی، در خیابان خودشان با گربهی پیر ولگردی آشنا میشود. گربه خیس بوده و ناراحت. به همین دلیل پدرم به او گفته: «دلت میخواهد بیایی خانهی ما؟» این حرف گربه را شگفتزده کرده…
ناموجود
لینک کوتاهلینک کوتاه کپی شد
https://hodhod.com/?p=40128
هنوز بررسیای ثبت نشده است.