آخرین تک‌شاخ

اگر شما «آخرین تک شاخ» روی کره‌ی زمین بودید چه می‌کردید؟ این سؤالی است که تک‌شاخ داستان ما از خودش می‌کند. از میان تمام جانداران، تک‌شاخی وجود دارد که برای مدتی بسیار طولانی در جنگلی زندگی می‌کرد که در آن، مرگ نمی‌توانست بر چیزی سلطه داشته باشد. زیبارویانی که می‌توانستند نیم‌نگاهی به زیبایی باشکوه او بیندازند، تا آخر عمر این تجربه‌ی یگانه را فراموش نمی‌کردند. اما خارج از قلمروی شگفت‌انگیز تک‌شاخ، شایعاتی تاریک و بدشگون به گوش می‌رسید: تک‌شاخ‌ها در این جهان از بین رفته‌اند. تک‌شاخ به همراه جادوگری دست‌و‌پا‌چلفتی و دختری پرانرژی برای یافتن حقیقت پا به سفر می‌گذارد. اما او می‌ترسد که حتی خرد جاودانش نیز در این دنیا ارزشی نداشته باشد؛ دنیایی که در آن، نیروهایی تاریک به دنبال نابود کردن آخرین تک شاخ هستند…

در دوران کودکی همه‌ی ما عاشق افسانه‌های پریان هستیم، اما با ورود به سال‌های نوجوانی بیشتر ما این داستان‌ها را به دست فراموشی می‌سپاریم. شاید فکر کردن به این‌گونه خیالات را واهی بدانیم؛ اما داستان «آخرین تک شاخ» از مجموعه‌ی «انتخاب پریان» اینجاست تا به ما بگوید حتی پس از سال‌های کودکی هم می‌توان این داستان‌ها را خواند و در فضای سرشار از خیال آن‌ها غوطه‌ور شد، به واسطه‌شان با جهان اسطوره‌ها ارتباط برقرار کرد و راه غلبه‌ی نور بر تاریکی را یافت. کتاب «آخرین تک‌شاخ» رمانی نوشته‌ی پیتر اس. بیگل است که برای اولین‌بار در سال ۱۹۶۸ انتشار یافت. از این داستان، فیلمی انیمیشنی با همین نام در سال ۱۹۸۲ ساخته شده که مورد استقبال فراوانی قرار گرفت و در دهه‌ی ۶۰ خورشیدی نیز در سینماهای ایران به معرض نمایش درآمد.

پیتر سویر بیگل، نویسنده‌ی این کتاب، عاشق دنیای افسانه‌ها و اسطوره‌هاست. او رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویسی آمریکایی است که اولین رمانش را در ۱۹ سالگی نوشت! وی در منهتن به دنیا آمد و در برانکس بزرگ شد. در نوجوانی با بردن جوایز مختلف و کسب بورسیه‌ی تحصیلی دانشگاه پیتزبورگ برای خود نامی دست‌وپا کرد و سپس از همین دانشگاه در رشته‌ی نویسندگی خلاق فارغ‌التحصیل شد. بعد از آن بود که در برنامه‌ی دوسالانه‌ی نویسندگی خلاق دانشگاه استنفورد شرکت کرد. خواندن داستان‌های او نوجوانان را به فضایی فانتزی و اسطوره‌ای می‌کشاند.