یکی بود
370,000 ریال
یکی بود و یکی نبود. در یک جنگل بزرگِ بزرگ، نزدیک یک دریاچهی کوچک کوچک، مورچههای سیاه با مادر مهربانشان زندگی میکردند؛ ولی روز و روزگارشان خوش نبود. همیشه در حال ترسیدن و لرزیدن بودند؛ چون نزدیک لانهی آنها مورچههای سرخ بدجنس لانه داشتند.
روزی نبود که شب بشود و مورچههای سرخ به لانهی مورچههای سیاه حمله نکنند…
معرفی صوتی کتاب «یکی بود» را بشنوید:
4 عدد در انبار
کتاب تصویری «یکی بود» داستانی است دربارهی لطف و مهربانی خداوند و مقابله با قلدری و زورگویی؛ داستانی دربارهی مورچههای سیاهی که کوچکترین و بیصداترین موجودات دنیا بودند…
مورچههای سیاه مورچههای خیلی خیلی کوچکی بودند که در لانه با مادرشان زندگی میکردند. لانهای که در یک جنگل و نزدیک دریاچهای قشنگ بود. در ظاهر همه چیز خوب و خوش بود. اما مورچههای سیاه چندان خوشحال نبودند! میپرسید چرا؟ خوب معلوم است، چون لانهی مورچههای سرخ در نزدیکی لانهی آنها بود و این موجودات بدجنس، وقت و بیوقت، به مورچههای سیاه، که کوچکترین و بیصداترین موجودات دنیا بودند، حمله میکردند!
البته که مورچههای نگهبان همیشه حواسشان جمع بود، مورچههای سرباز با شجاعت از لانه دفاع میکردند و مورچههای کارگر چهارچشمی مراقب مورچههای نوزاد بودند، اما با وجود همهی اینها باز هم کسی حریف مورچههای سرخ نبود! تا اینکه یک روز، صدای وززززززوززززی بلند شد و مورچههای سیاه حسابی ترسیدند. آنها شروع به داد و بیداد کردند؛ چون فکر میکردند مورچههای سرخ به آنها حمله کردهاند. اما… به نظر شما، چه اتفاقی در حال رخ دادن بود؟ آیا اصلاً کسی صدای کوچکترین و بیصداترین موجودات دنیا را خواهد شنید؟
کسی چه میداند شاید اینبار که مورچههای سرخ به لانه حمله میکنند، یکی صدای مورچههای سیاه را بشنود؛ کسی که از همه مهربانتر است!
وزن | 102 گرم |
---|---|
ابعاد | 26.5 × 21 × 0.1 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
تعداد صفحه | 28 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
جنس کاغذ | |
نوع جلد | جلد نرم |
نوع کتاب | |
شابک | 9786000104849 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.