پیشگوی چشم‌‌نقره‌ای – بردیا و گولاخ‌ها ۲

320,000 ریال

کوتولاخ گفت: «دهن‌لُکنتو! هرجا باشی پیدات می‌کنیم… دروازه رِ باز می‌کنیم… کرک‌کتابوها رِ آتیش می‌زنیم… هیخ هیخ هیخ!» کوتولاخ بالاخره بردیا را گیر انداخت و شمشیر را روی گلویش گذاشت. اینجا بود که بردیا وحشت‌زده از خواب بیدار شد.

4 عدد در انبار

4 عدد در انبار

توضیحات

در کتاب «پیشگوی چشم‌ نقره ای» بردیا از جنگ با گولاخ‌ها برگشته و آلبرت را هم نجات داده است، اما وقتی نگاهش می‌کنی، یک چیزی سر جایش نیست. وااای، گوش‌های بردیا چقدر گنده و گولاخی شده‌اند! وقتی‌که بردیا قولابی خورد، گوش‌هایش به یک‌باره بزرگ و سرخ شدند. حالا باید مدام آن‌ها را زیر کلاه پنهان کند و حواسش باشد که کسی آن‌ها را نبیند… تا وقتی‌که سروکله‌ی مانیا پیدا می‌شود و به رازش پی می‌برد. آیا مانیا به همه می‌گوید که چه چیزی دیده یا سر قول وقرارش با بردیا می‌ماند؟ آیا باور می‌کند که بردیا یک شاهزاده است؟ راستی خانم آسانسوری کجاست؟ نکند گولاخ‌ها برای نابود کردن کتاب‌ها، روی زمین بیایند؟ آن‌ها می‌خواهند دروازه‌ی تاریکی را برای ورود ارباب‌شان باز کنند و این کار فقط از عهده‌ی «خواهرها» برمی‌آید، اما «خواهرها» چه‌کسانی هستند؟ شما آن‌ها را می‌شناسید؟

ماجراهای «بردیا و گولاخ‌ها» داستانی ایرانی، جذاب و متفاوت نوشته‌ی مهدی رجبی است که نشر افق، آن را در ۳ جلد با نام‌های زیر روانه‌ی بازار کرده است:
بردیا و گولاخ‌ها ۱: شاهزاده‌ی شنل تَشتکی
– بردیا و گولاخ‌ها ۲: پیشگوی چشم‌نقره‌ای
بردیا و گولاخ‌ها ۳: هیولای کلمه‌خوار

توضیحات تکمیلی
وزن 165 گرم
ابعاد 18.5 × 15 × 1.2 سانتیمتر
نویسنده
تعداد صفحه

192 صفحه

ناشر | تولیدکننده

سال نشر

گروه سنی
شابک

978900353421

نقد و بررسی‌ها
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *
اولین نفری باشید که در این پست دیدگاه می نویسید.

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “پیشگوی چشم‌‌نقره‌ای – بردیا و گولاخ‌ها ۲”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *