اطلاعات کتاب هدهد
- ساعت کار: شنبه تا چهارشنبه ۷.۳۰ تا ۱۵.۳۰
- نشانی: تهران، خیابان یوسف آباد، خیابان وفاکیش توحیدی (بیست و سوم)، کوی ۲۳ شایان، پلاک ٢۶، درب سمت چپ، تک زنگ.
- تلفن: ۸۸۵۵۳۵۲۸
- تلفن همراه: ۰۹۳۶۵۹۴۲۳۲۳
220,000 ریال
دیروز وقتی از خواب بلند شدم، باب را دیدم که توی اتاقم نشسته و جواهرات من را لیس میزند. برای همین سرش جیغ کشیدم: «از اتاق من برو بیرون!» و این شروع روز بزرگ جیغ من بود…
وزن | 160 g |
---|---|
ابعاد | 26.4 × 20.8 × 0.3 cm |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
شابک | 9786003770119 |
در انبار موجود نیست
یکی بود یکی نبود...
گربهای بود که خیلی شکمو بود. یک موش کوچولو هم همسایهی گربه بود. گربهی شکمو برای اینکه صبحها گرسنه نماند، هرشب تکهای پنیر بالای سرش میگذاشت تا برای صبحانه، آنرا بخورد.
یکی بود، یکی نبود...
کرم خاکی توی لانهاش خوابیده بود.
سرش را از این طرف لانه بیرون آورده بود، تا آسمان را تماشا کند. دمش را هم از آن طرف لانه بیرون آورده بود، تا هوا بخورد!
یکی بود، یکی نبود...
موش کوری بود که شبها، بیدار بود و روزها میخوابید.
شبها زمین را سوراخ میکرد و دنبال غذا میگشت.
میمونها برای در امان نگه داشتن موزهایشان از دزدی پرندهها، راههای گوناگون را آزمایش میکنند، از جمله این که موزها را به پنگوئن میدهند تا آنها را در خانهی یخچالیاش نگه دارد!
خرس دوست دارد شبها موقع خواب، همه چیز مرتب و منظم باشد. خانهاش ساکتِ ساکت باشد. لیوان آبش کنار تختش باشد و کلاه خوابش درست روی سرش قرار گرفته باشد. اما یک شب موش به خانه خرس میآید تا شب را در خانه او بخوابد. اما خرس چطور میتواند با این همه سوصدای موش بخوابد!
قورباغه یک روز پرنده ای در میان علف ها پیدا می کند که تکان نمی خورد. دوستانش هرکدام نظری دارند. خانم سگه معتقد است پرنده خوابیده است. اردک می گوید او مریض است و...
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.