مامان با سبد لباسهای توی دستش از کنار پسر کوچولو رد میشود. اما یکدفعه چشمش میافتد به نقاشی قشنگ او و میگوید: «از نقاشیات خیلی خوشم میآید، عزیز دلم.» پسرک خوشحال میشود، اما خیالش پرواز میکند و میرود دورتر. حالا اگر دلش بخواهد نقاشیاش را تا کند و یک موشک خیلی بزرگ بسازد، چی؟ طوری که آن را پرت کند آن دور دورها. یعنی، یک پسر کوچک میتواند چنین کاری انجام دهد؟ مادرش که فکر میکند جواب این سؤال یک «بله»ی بزرگ است. برای همین با اطمینان میگوید: «تو میتوانی عزیز دلم!»
داستان «تو می توانی عزیز دلم!» ماجرای باور تواناییهای کودک و به رسمیت شناختن خیالپردازیهای اوست. این داستان به ما یادآوری میکند که والدین با پذیرش بیقید و شرط کودک باعث میشوند او نیز خود را از منظری تازه ببیند. تکرار این رفتار موجب خواهد شد کودک جسارت پیدا کند و خیالپردازیهایش را در دنیای واقعی محقق گرداند.
لیز مککورت و ساید مور نویسنده و تصویرگر مجموعه کتابهای «ماجراهای عزیز دلم» هستند. آن دو با در نظر گرفتن نیازهای روانی و ذهن خیالپرداز کودک، داستانهایی خلق کردهاند که همه فضایی آرام و دوستداشتنی دارند. در این داستانها، گفتوگو و خیالپردازی در خدمت حلمسئله قرار گرفتهاند و محور اصلی داستان هستند.
انتشارات «زعفران» مجموعه کتابهای «ماجراهای عزیز دلم» را با عناوین زیر روانهی بازار کرده است:
- تو میتوانی عزیز دلم!
- دوستت دارم عزیز دلم!
- شببهخیر عزیز دلم!
- کریسمس مبارک عزیز دلم!
- وقت مدرسه رفتن است عزیز دلم!
- دلم برایت تنگ شده عزیز دلم!
- هالووین مبارک عزیز دلم!
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.