چارلی و موشی و بابابزرگ

در کتاب «چارلی و موشی و بابابزرگ» بابابزرگ چارلی و موشی برای چند روز به دیدن آن‌ها می‌آید. در این مدت به آن‌ها خیلی خوش می‌گذرد. آن‌ها درباره بزرگ شدن و چیزی بین بزرگ و کوچک بودن با بابابزرگ صحبت می‌کنند و می‌فهمند که هر سنی امتیازهایی دارد، سر به سر بابا بزرگ می‌گذارند و او را غافلگیر می‌کنند، وقتی مامان و بابا دوتایی بیرون می‌روند، با بابابزرگ کمی خوش می‌گذرانند و خانه را به هم می‌ریزند و پیتزا با پنیر اضافی می‌خورند و در داستان آخر وقتی بابابزرگ چمدانش را می‌بندد تا به خانه‌اش برگردد می‌فهمند که غم و شادی در کنار هم هستند که معنا پیدا می‌کنند.

این کتاب هم همانند جلد دیگر آن «چارلی و موشی و بازیگوشی» برای کودکانی که به تازگی خواندن را آموخته‌اند مناسب است.