پیمان صلح – داستانهای شاهنامه
650,000 ریال
دستهای جغد بر بام کاخ کیکاووس نشستند و به او خبر رساندند که افراسیاب، پادشاه تورانزمین با سپاهیان بسیار به سوی ایرانزمین میآید. کیکاووس هراسان شد. سران و بزرگان را به کاخ خواند. سیاوش هم در میان آنان بود. کیکاووس گفت: «باید به سوی تورانیان برویم…
ناموجود
کتاب «پیمان صلح» با خبر آمدن افراسیاب و سپاهیاناش به ایران آغاز میشود. کیکاووس هراسان است و سیاوش فرماندهی سپاه را برعهده میگیرد. سپاه ایرانی راهی میشود و سیاوش به یاد مادرش خوبچهر میافتد که در نوجوانی او را از دست داده است. خبر آمدن سپاه ایران که به افراسیاب میرسد، چنان پریشان میشود که خواب بیابانی پر از کژدم و مار و عقرب را میبیند و فرمان عقب نشینی میدهد. افراسیاب نامهای به سیاوش میرساند و از پیمان صلح میان آنان میگوید. آنها با هم پیمان میبندند اما کیکاووس از سیاوش میخواهد که پیمان را ندیده بگیرد و بجنگد اما سیاوش چنین نمیکند و ایران را ترک و به توران زمین میرود.
وزن | 360 گرم |
---|---|
ابعاد | 32.5 × 16.5 × 0.7 سانتیمتر |
بازآفرین | محمدرضا یوسفی |
تصویرگر | |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
تعداد صفحه | 24 صفحه |
شابک | 9789645453259 |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.