چستر!
650,000 ریال
روزی روزگاری موشی بود که در خانهای بیرون از شهر زندگی میکرد.
-بعد موش چمدانهایش را بست و به سفر خیلی خیلی دوری رفت و دیگر هیچوقت او را ندیدیم! این شد که چستر آنجا ساکن شد و خانهی تازهاش را کمی تغییر داد!
7 عدد در انبار
گربهٔ کتاب «چستر!» با ماژیکاش نام نویسنده و تصویرگر کتاب را خط زده و نام خودش را نوشته. دعوای میان ملانی و چستر از داخل جلد آغاز میشود. ملانی آغاز میکند: «روزی روزگاری موشی بود…» و چستر موش را از قصه بیرون میاندازد: «موش چمدانهایاش را بست و رفت…» و خودش در قصه ساکن میشود. ملانی هم با موش، سگی بزرگ به قصه میآورد. اما این چیزها چستر را نمیترساند چون برای سگ مینویسد که گیاهخوار است و هر دو را به خانهای بیرون شهر میفرستد و شروع میکند به تعریف از خودش! اما ملانی باران میفرستد و همه نوشتههای چستر را میشوید و باز دعوای آنها تا پایان کتاب ادامه مییابد.
وزن | 206 گرم |
---|---|
ابعاد | 28 × 24 × 0.2 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
شابک | 9786220100546 |
تعداد صفحه | 36 صفحه |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.