کمی ادب بد نیست!

آقای کورنی مورن، گرگِ کتاب «کمی ادب نیست!» از افتادن در چاه عصبانی است اما خانم آناستازیا به همین راحتی‌ها حاضر نیست نجات‌اش دهد، چون کورنی مورن، گرگ بی‌ادبی است، برعکس خانم آناستازیا که مرغ باادبی است! خانم آناستازیا هربار که سر چاه می‌آید و ناسزاهای آقای کورنی مورن را می‌شنود، از نجات دادن‌اش پشیمان می‌شود. تازه یک موش هم توی چاه افتاده که آقای گرگ دل‌اش نمی‌خواهد زودتر از او بیرون برود! بالاخر گرگ تظاهر می‌کند که مؤدب شده و خانم آناستازیا نجات‌اش می‌دهد و گرگ هم به جای تشکر او را می‌خورد. اما خانم موش با سر می‌کوبد توی شکم گرگ که هم خانم مرغ از دهان گرگ بیرون می‌افتد و هم گرگ برمی‌گردد توی چاه! این‌بار خرس گریزلی می‌رسد به سر چاه. گرگ قصه مجبور است مؤدب باشد!