یه گربه دارم
دمش درازه
خیلی قشنگه
گربهٔ نازه!
بازی میکنم
با اون، همیشه
هیچ وقت از بازی
خسته نمی شه
من براش میشم
یه موش کوچک
بهش نگفتم
که هست عروسک!
جعفر ابراهیمی
تصویرگر:Jennifer A. Bell
پنجره اتاقم
باز می شه بسته می شه
این کیه پشت پرده
این کیه پشت شیشه؟
من می دونم کسی نیست
فقط آقای باده
هو هو هو گوش کنین!
اینم صدای باده
اسدالله شعبانی
رو برگ شاخهٔ گل
شاپرکی نشسته
نشسته زیر آفتاب
دو تا بال هاشو بسته
بالهای رنگارنگش
رو برگ گل، قشنگه
انگار که روی بال هاش
هزار هزار تا رنگه
سفید و سبز و آبی
بنفش و قرمز و زرذ
تا دست زدم به بالش
شاپرکه فرار کرد
صداش زدم نیومد
پر زد و زود هوا رفت
تو آسمون ها پر زد
نفهیمدم کجا رفت
شعر از: جعفر ابراهیمی
تصویرگر: Sue Shanahan
چکمه ام را ببین
چکمه ای سبز رنگ
چکمه در پای من
هست خوب و قشنگ
در زمستان، به پا
می کنم چکمه را
پای من راحت است
توی این چکمه ها
روز، با چکمه ها
می روم توی آب
شب که شد، می روند
چکمه هایم به خواب
جعفر ابراهیمی
با نخ آبی رو لبش
یه خال آبی کاشته او
اسم عروسک منو
«مامان گلی» گذاشته او
اسدالله شعبانی