چه عواملی باعث ایجاد ترس در کودکان میشود؟
ترس در کودکان یکی از واکنشهای طبیعی و ضروری در روند رشد آنهاست. از همان ماههای ابتدایی زندگی، ترس به عنوان یک حس محافظتی در کودکان ظاهر میشود و اگر شدید نباشد، میتواند به افزایش احتیاط و حفظ ایمنی کمک کند. اما در مواردی، ترس از حالت طبیعی خارج شده و تبدیل به اضطراب شدید یا حتی فوبیا میشود.
در این مقاله به بررسی تفاوت ترس با اضطراب و وحشت، عوامل اصلی ایجاد ترس در کودکان، علائم آن، انواع ترسها، فوبیا و درمان آن و در نهایت نقش والدین در پیشگیری و کنترل ترس کودک میپردازیم.
در این مقاله درباره مباحث زیر خواهید خواند:
- تفاوت ترس، اضطراب و وحشت
- عوامل ایجاد ترس در کودکان
- علائم ترس در کودکان
- شایع ترین ترس در کودکان
- مزایای ترس
- اضطراب در کودکان
- فوبیا در کودکان
- درمان فوبیا در کودکان
- چگونه از ایجاد ترس در کودکان جلوگیری کنیم؟
- شیوههایی موثر برای پیشگیری و کاهش ترس در کودکان
- نقش والدین در درمان ترس کودک
- چه زمانی باید برای درمان ترس کودک به روانشناس مراجعه کنیم؟
تفاوت ترس، اضطراب و وحشت
ترس واکنشی است به یک خطر واقعی و مشخص در لحظه.
اضطراب نوعی ترس آیندهنگر است که از اتفاقات نامشخص نشأت میگیرد.
وحشت واکنش شدید فیزیکی و روانی به ترسهای غیرواقعی یا اغراقشده است.
در شرایط ترس، بخشهایی از مغز مانند هیپوتالاموس فعال میشوند و هورمونهایی نظیر آدرنالین و کورتیزول در بدن ترشح میکنند که باعث واکنشهایی مانند افزایش ضربان قلب، تعریق، گشاد شدن مردمک چشم و انقباض عضلات میشوند.
عوامل ایجاد ترس در کودکان
کودکان هنوز به رشد کامل شناختی و عقلی نرسیدهاند و قادر نیستند بین خطر واقعی و غیرواقعی تفاوت قائل شوند. بنابراین تهدیدها برای آنها بسیار واقعی به نظر میرسند. مهمترین دلایل ترس در کودکان عبارتند از:
- رشد نارس مغز و سیستم عاطفی
- حمایت یا مراقبت افراطی والدین
- تنبیه بدنی یا ترسآفرینی در خانه
- مواجهه با موقعیتها، مکانها یا افراد ناشناخته
- جدایی از والدین یا خانه
- ترس از بیماری، صدمات فیزیکی یا مرگ
- تهدید کودک به آمپول، بیمارستان یا پلیس برای تربیت
- تجربههای تروماتیک یا ناخوشایند
- ویژگیهای شخصیتی و عوامل ژنتیکی
شایعترین ترس در کودکان
۱. ترس از تاریکی
ترس از تاریکی رایجترین نوع ترس در سنین ۳ تا ۶ سال. میتواند ناشی از تخیل فعال کودک یا تجربهای ناخوشایند در تاریکی باشد.
۲. ترس از تنهایی
بین سنین ۲ تا ۵ سال شایع است و معمولاً با ترس از تاریکی یا خوابیدن تنها ترکیب میشود.
۳. ترس از مرگ
در سنین ۶ تا ۷ سال، کودک مفهوم مرگ را درک میکند و نگرانی درباره مرگ خود یا عزیزانش در او شکل میگیرد.
۴. ترس از جدایی
هم در کودکان نوپا و هم در کودکان مدرسهای دیده میشود. ممکن است به شکل اضطراب مدرسه، ترس از رفتن به اردو یا نرفتن به مدرسه بروز کند.
مزایای ترس
افرادی که تجربهی ترس شدید را پشت سر گذاشتهاند، اغلب لحظهای را به یاد میآورند که گویی زمان کند شده و همه چیز آهسته پیش میرفته است. لحظهای که باید تصمیم میگرفتند بجنگند یا فرار کنند، و بدون فکر آگاهانه، واکنشی سریع و درست از خود نشان دادهاند؛ انگار دقیقاً میدانستند چه باید بکنند.
برخی حتی در چنین شرایطی توانستهاند کارهایی فراتر از تصور انجام دهند—مثلاً برای نجات عزیزشان، یک خودرو را جابهجا کردهاند، آن هم بدون احساس درد یا ترس.
تمام این واکنشها بخشی از مکانیسمهای دفاعی طبیعی بدن هستند که شانس بقا را افزایش میدهند. حال تصور کنید اگر کودکان—که هنوز به بلوغ کامل ذهنی و شناختی نرسیدهاند—این توانایی ذاتی برای احساس ترس را نداشتند، با چه خطراتی ممکن بود مواجه شوند؟
اضطراب در کودکان
اضطراب تقریباً یکی از اجزای طبیعی و غیرقابل اجتناب در مسیر رشد کودکان است. این احساس بهویژه در دوران تغییرات ذهنی و عاطفی بیشتر خود را نشان میدهد.
ترس و اضطراب ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، چراکه هر دو به احساس خطر یا احتمال آسیبدیدگی مربوط میشوند. اما تفاوت آنها در نوع واکنش و منشأ این احساسات است.
ترس واکنشی مستقیم و فوری نسبت به یک تهدید مشخص و قابل مشاهده است، در حالی که اضطراب نوعی ترس مبهم، بدون هدف مشخص و مربوط به آینده است.
به عبارت دیگر، میتوان گفت اضطراب، شکلی از ترس است که به شرایط خاصی گره نخورده. برای مثال، نگرانی درباره «مرگ» بیشتر از آنکه به شکل ترس ظاهر شود، خود را در قالب اضطراب مزمن و ذهنفرسا نشان میدهد.
اضطراب ممکن است با حالتهایی مانند تردید، بیقراری، آشفتگی ذهنی، ناامیدی یا بیاحسی عاطفی همراه باشد و در صورت تداوم، بر آرامش و سلامت روان کودک تأثیر منفی بگذارد.
فوبیا در کودکان
فوبیا نوعی ترس شدید، مداوم و غیرمنطقی است که ممکن است کودک را از زندگی روزمره بازدارد. فوبیا میتواند نسبت به اشیاء، افراد، مکانها یا موقعیتها باشد (مثل فوبیای سگ، فوبیای مدرسه، فوبیای اجتماعی).
علائم فوبیا
- اجتناب از موقعیت
- ترس مداوم
- واکنش شدید بدنی
- اختلال در عملکرد روزمره کودک
درمان فوبیا در کودکان
فوبیا لزوماً نشانهای از یک بیماری روانی جدی نیست که نیاز به درمان طولانیمدت یا سالها رواندرمانی داشته باشد. خوشبختانه بسیاری از فوبیاها در کودکان قابل درمان هستند و میتوان با مداخلات مؤثر، آنها را مدیریت کرد.
با این حال، اگر اضطراب کودک ادامهدار باشد و بر کیفیت زندگی روزمره او تأثیر منفی بگذارد، بهتر است از کمک یک رواندرمانگر یا روانشناس کودک که در درمان ترس تخصص دارد، بهرهمند شوید.
در چارچوب برنامه درمانی فوبیا، درمانگران معمولاً توصیه میکنند کودک را بهصورت کنترلشده و تدریجی در معرض منبع ترس قرار دهند، نه اینکه او را ناگهانی در موقعیت استرسزا بگذارند.
به عنوان مثال، برای کودکی که از سگ میترسد، فرایند درمان میتواند با صحبت درباره ترسش و مشاهده تصاویر یا فیلمهایی از سگها آغاز شود. در مرحله بعد، کودک از پشت پنجره یک سگ را تماشا میکند. سپس در حضور والدین یا درمانگر، چند دقیقه را در کنار یک تولهسگ آرام و مهربان سپری میکند.
با گذشت زمان، کودک ممکن است احساس راحتی پیدا کند و حتی سگ را نوازش کند. در نهایت، او میتواند با سگهای بزرگتر و ناآشنا نیز روبهرو شود.
به این روش حساسیتزدایی تدریجی گفته میشود؛ یعنی کودک در هر مرحله، اندکی از ترسش کاسته میشود و بهمرور دیگر نیازی به اجتناب از منبع ترس احساس نمیکند.
علاوه بر این، رواندرمانی میتواند به افزایش اعتمادبهنفس کودک و کاهش اضطراب کمک کند. همچنین استفاده از تمرینهای تنفسی و تکنیکهای آرامسازی برای مدیریت استرس و ایجاد آرامش در کودکان بسیار مؤثر است.
چگونه از ایجاد ترس در کودکان جلوگیری کنیم؟
پیشگیری از ترس در کودکان نیازمند توجه، درک متقابل و رفتار آگاهانه والدین و مراقبان است. در ادامه چند راهکار مؤثر برای جلوگیری از شکلگیری ترسهای غیرضروری در کودکان ارائه میشود:
• زمانی که کودک با فردی بیمار یا در حال مرگ روبهرو میشود، ممکن است احساساتی مانند ناراحتی، ترس یا نگرانی از مرگ خود یا عزیزانش را تجربه کند. در این شرایط، به جای انکار یا سرکوب احساسات او، اجازه دهید آنچه را حس میکند بیان کند و با دلگرمی و حمایت عاطفی به او اطمینان خاطر دهید.
• تصمیم به حضور کودک در مراسم ختم یا تدفین باید با در نظر گرفتن سن، شخصیت و سطح درک او انجام شود. بسیاری از روانشناسان توصیه میکنند کودکان حساس زیر ۵ یا ۶ سال در این مراسم شرکت نکنند، مگر در مواردی که خود تمایل داشته باشند.
• اگر کودک علاقهای به شرکت در مراسم تشییع جنازه ندارد، هرگز او را مجبور نکنید. در مقابل، اگر علاقهمند به حضور بود، حتماً قبل از مراسم، روند برگزاری و صحنههایی که ممکن است با آن مواجه شود را برایش صادقانه و سادهسازیشده توضیح دهید.
• کودک را به دلیل ترسهایش تحقیر، تهدید یا سرزنش نکنید. گفتن جملاتی مانند «تو که دیگه بچه نیستی» یا «ببین من که نمیترسم!» نهتنها کمکی نمیکند، بلکه احساس ناامنی او را تشدید میکند.
• برای اینکه کودک بتواند بر ترس خود غلبه کند، نیاز دارد به مهر، محبت و حمایت شما اطمینان داشته باشد. هر نشانهای از شجاعت، حتی کوچکترین قدم، را تشویق و تحسین کنید تا اعتماد به نفس او تقویت شود.
شیوههایی مؤثر برای پیشگیری و کاهش ترس در کودکان
کاهش ترس در کودکان نیازمند صبر، خلاقیت و برخوردی آرام و تدریجی است. در ادامه چند روش کاربردی برای کمک به کودکان در مواجهه با ترسهای رایج آورده شده است:
• اگر کودک شما از تاریکی میترسد، به جای اجبار، او را بهآرامی با محیط تاریک آشنا کنید. میتوانید با انجام بازیهایی مانند «پیدا کردن اشیا در تاریکی»، این فضا را برایش به محیطی سرگرمکننده تبدیل کنید. بهتدریج و با کاهش میزان نور، کودک به شرایط جدید عادت خواهد کرد.
• برای کاهش ترس کودک از حیوانات، از روشهای غیرمستقیم کمک بگیرید. مثلاً به او کودک دیگری را نشان دهید که با حیوانی خاص تعامل دارد، یا از تصویرسازی، نقاشی، عروسک و مجسمههای حیوانات استفاده کنید تا ذهن کودک با ظاهر و ماهیت آن حیوان آشنا شود و ترسش کاهش یابد.
• ویژگیهای مثبت شخصیتی و اخلاقی کودکتان را شناسایی کرده و روی آنها تمرکز کنید. هر رفتار شجاعانه—even در حد کوچکترین تلاش برای مقابله با ترس—را بزرگ جلوه دهید و تحسین کنید. این کار باعث افزایش اعتمادبهنفس و حس توانمندی در کودک میشود.
نقش والدین در درمان ترس کودک
والدین نقش بسیار مهمی در کاهش و درمان ترس در کودکان دارند. نحوهی واکنش، صحبت، همراهی و درک والدین میتواند به کودک کمک کند تا بر ترسهایش غلبه کند. در ادامه، راهکارهایی کاربردی برای حمایت والدین ارائه میشود:
۱. کتابخوانی را جدی بگیرید
مطالعه کتابهای مناسب کودکان یکی از مؤثرترین ابزارها برای کاهش ترس و اضطراب در آنهاست. تحقیقات نشان داده که کتابخواندن میتواند تا ۶۸٪ استرس را کاهش دهد؛ حتی بیش از روشهایی مثل گوش دادن به موسیقی یا پیادهروی.
کتابها کودک را به دنیایی امن و خیالی میبرند، و اگر موضوع کتاب درباره ترس باشد، او یاد میگیرد که تنها نیست و شخصیتهای داستانی هم با ترس مواجه شدهاند و راه غلبه بر آن را یافتهاند.
انتخاب کتاب مناسب میتواند به افزایش اعتمادبهنفس کودک کمک کرده و قدرت تخیلش را در مسیر مثبت به کار بگیرد.
۲. درباره ترس با کودک صحبت کنید
• اجازه دهید کودک درباره ترسش حرف بزند و با دلسوزی به او گوش دهید.
• به او توضیح دهید که ترس در همهی کودکان رایج است و احساس شرم ندارد.
• از تحقیر، مسخرهکردن یا بیاهمیت جلوه دادن ترس کودک، بهویژه در جمع، بهشدت خودداری کنید.
گاهی فقط گفتوگو درباره ترس، میتواند بخشی از قدرت آن را از بین ببرد و کودک احساس سبکی کند.
۳. کودک را مجبور به شجاعت نکنید
کودک به مرور زمان میتواند بر ترسهایش غلبه کند، اما این فرایند باید با تشویق آرام و نه اجبار صورت گیرد. فشار آوردن مستقیم باعث میشود ترس شدت پیدا کند و احساس ناکافی بودن در کودک تقویت شود.
در عوض، با حمایت و تحسین رفتارهای کوچک شجاعانه، به او انگیزهی مواجهه تدریجی بدهید.
۴. محرکهای ترس را تقویت نکنید
اگر میدانید کودک از چیزی میترسد (مثلاً سگ)، او را مستقیماً در معرض آن قرار ندهید. این کار فقط باور کودک را نسبت به ترسناکی آن تقویت میکند. بهتر است در موقعیتهای مشابه، با مراقبت و کنترل شرایط به کودک کمک کنید به آرامی با عامل ترس روبهرو شود.
۵. برای ترس جدایی، کودک را آماده کنید
پیش از فرستادن کودک به مهد کودک، مدرسه یا منزل اقوام، او را با محیط جدید آشنا کنید. اگر بتواند همراه خود وسایل دلخواه (مثل پتوی مورد علاقه یا اسباببازیاش) را ببرد، احساس امنیت بیشتری خواهد داشت.
همچنین، قبل از جدا شدن، حتماً به او بگویید چه زمانی میروید و چه زمانی بازمیگردید. دزدکی رفتن بدون خداحافظی ممکن است اضطرابش را افزایش دهد و ترکهای بعدی را سختتر کند.
۶. صبور باشید و به او اعتماد بدهید
فراموش نکنید که کنار آمدن با ترس نیاز به زمان دارد. با صبوری و حمایت مداوم، کودک به تدریج توانایی مقابله با ترسهایش را به دست خواهد آورد.
به او بگویید که با تمرین و تلاش، مطمئن هستید میتواند از پس ترسش بربیاید. این اطمینان، تأثیر زیادی در شکلگیری باور به خود در کودک دارد.
چه زمانی باید برای درمان ترس کودک به روانشناس مراجعه کنیم؟
ترس در کودکان زمانی نگرانکننده میشود که از حالت طبیعی خارج شده و عملکرد روزمرهی کودک را مختل کند. در چنین شرایطی، مراجعه به یک روانشناس کودک یا مشاور متخصص، اقدامی ضروری و سازنده خواهد بود.
در موارد زیر حتماً به فکر کمک حرفهای باشید:
• زمانی که ترس کودک شدید و مداوم است و برای مدت طولانی ادامه دارد.
• وقتی ترس موجب ناراحتی، بدخلقی، تنش یا اضطراب دائمی در کودک میشود.
• اگر کودک به دلیل ترس از انجام فعالیتهای روزمره مثل رفتن به مدرسه، تنها خوابیدن یا جدا شدن از والدین خودداری میکند.
• وقتی ترس همراه با علائم جسمی مانند سردرد، تپش قلب، سرگیجه، تنگی نفس یا شکایت مکرر از بیمار بودن است.
در چنین مواردی، مداخله بهموقع یک متخصص میتواند از تشدید اضطراب، شکلگیری فوبیا و تأثیرات بلندمدت بر سلامت روان کودک جلوگیری کند.
گردآوری و ترجمه: آذین بذرافشان