من هنری فنچ هستم

«من هنری فنچ هستم»، فکر می‌کنم می‌توانم فوق‌العاده باشم.

هنری فنچ، در یک خانواده‌ی پر‌سر‌و‌صدا و بزرگ زندگی می‌کرد و روزگارشان روال عادی و یکنواختی داشت اما دوام آن تا زمانی بود که سر‌و‌کله‌ی هیولا پیدا می‌شد. در چنین زمان‌هایی، تنها کاری که می‌کردند فریاد زدن و پناه بردن به شاخه‌های بلند درختان بود.

در یکی از شب‌ها، هنری فنچ از فکر زیاد خواب‌اش نمی‌برد. او، از اینکه می‌اندیشید، خشنود بود. او، بر بال خیال‌اش به پرواز درآمد و هیولا را مغلوب خود دید. هنری فنچ، گمان برد که می‌تواند فوق‌العاده باشد.

اکنون، زمان آن رسیده بود که هنری، خودی نشان دهد. او، شجاعانه به سوی هیولا حمله می‌برد، اما، هیولا او را می‌بلعد. هنری، درست در زمانی که احساس حماقت به سراغ‌اش می‌آید، فکر نجات‌بخش دیگری به ذهن‌اش خطور می‌کند…

تصویرگر کتاب، ویوین شوارتس، تصاویری خلق کرده است، تامل برانگیز و ویژه که می‌تواند مدت‌ها، مخاطب را ملزم به تفکر و تامل کند.

معرفی نویسنده:

الکسیس دیکن، متولد سال ۱۹۷۸ نویسنده و تصویرگری ظریف و بدیع است. از جمله کتاب‌های او که موفق به دریافت جایزه شدند، کتاب‌های تصویری کودک «بیگوو»، «من هنری فنچ هستم» و رمان اسطوره‌ای «گایس» است.