روزی که در میلان از آسمان کلاه میبارید و چند داستان دیگر
1,600,000 ریال
روزی روزگاری طبلزنی بود که از جنگ برمیگشت. او فقیر بود. در زندگی تنها چیزی که داشت، طبلش بود. ولی خیلی خوشحال بود، چون بعد از سالیان دراز به خانهاش باز میگشت.
6 عدد در انبار
در کتاب «روزی که در میلان از آسمان کلاه می بارید و چند داستان دیگر» آدمهایی بودند که هر کدام با سه یا چهار کلاه بهطرف خانههایشان میدویدند. برای هریک از اعضای خانواده کلاهی به دست آورده بودند. یک خواهر روحانی هم از راه رسید و کلاههای کوچکی برای بچههای یتیم جمع کرد. هرچه مردم بیشتر کلاهها را جمع میکردند، از آسمان بیشتر کلاه میبارید. کلاه خیابانها و بالکنها را پر کرده بود؛ کلاههای بچهها، برِهها، شاپوها، کلاههای بوقی، کلاههای کابویی، کلاههای نوکدار، کلاههای نواردار، کلاههای بینوار…
این کتاب بیست داستان بسیار جذاب از یکی از بزرگترین نویسندگان ایتالیا دارد و هر داستان سه پایان متفاوت دارد. هر کدام از پایانها را که پسندیدید، انتخاب کنید و اگر هیچکدام را نپسندیدید، خودتان پایان داستان را خلق کنید.
وزن | 254 گرم |
---|---|
ابعاد | 20.5 × 14.3 × 1 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
گروه سنی | |
شابک | 9786008869986 |
تعداد صفحه | 190 صفحه |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.