بابابزرگ
بابابزرگ خوب من
خیلی زیاد، کتاب داره
یه میز داره، یه صندلی
یه دونه تخت خواب داره
بابابزرگم همیشه
قصه می خونه از کتاب
وقتی که خیلی خسته شد
تو رخت خواب میره به خواب
بابابزرگ خوب من
مهربونه، مهربونه
هر روز منو بوس می کنه
بعدش برام شعر می خونه!
جعفر ابراهیمی