اردک کشاورز
800,000 ریال
روزی روزگاری اردکی بود که از بخت بد با کشاورز پیر و تنبلی زندگی میکرد. اردک همهی کارهای مزرعه را انجام میداد. کشاورز تمام روز توی تخت میماند. او مدام فریاد میزد: «کارها روبهراه است؟». اردک جواب میداد: «کواک!». اردک بیچاره گوسفندها را از تپه پایین میآورد، مرغها را توی مرغدانی میکرد و… و کشاورز مدام فریاد میزد: «کارها روبهراه است؟». اردک جواب میداد: «کواک!».
8 عدد در انبار
همکاری، رعایت کردن حال دیگران و به خصوص کمک کردن به افرادی که مورد زورگویی و بهرهکشی قرار گرفتهاند نکاتی هستند که در این کتاب به زیبایی و هنرمندانه در لابهلای متنی ساده و روان گنجانده شدهاند. صداها و آواهای قابل تکرار برای مخاطبان خردسال جذاباند و باعث همراهی آنان در خوانش متن و روند حرکت داستان میشوند. تصاویر آبرنگی لطیف و خلاقانه اْکسنبری بر غنای کتاب و جذابیت آن افزوده است. متن ساده و در عین حال چند لایهی این کتاب تصویری امکان بحث و تبادل نظر درباره مفاهیم عمیقی چون زورگویی، مبارزه با تنبلی و تنپروری، ایستادن در برابر زور، میزان تن دادن به خواستههای دیگران، مرز میان همیاری و بهرهکشی و… را فراهم میکند.
وزن | 150 گرم |
---|---|
ابعاد | 0.3 × 23 × 25 سانتیمتر |
نویسنده | |
تصویرگر | |
مترجم | |
تعداد صفحه | 40 صفحه |
ناشر | تولیدکننده | |
سال نشر | |
شابک | 978-964-432-442-0 |
گروه سنی |
هنوز بررسیای ثبت نشده است.