






آرزوهای کوچک
600,000 ریال
هنی سرش را بلند کرد و با نگاهی ابلهانه به من خیره شد. بعد، تکشاخ را در بغلم فرو کرد و گفت: «مگز، آرزو کن.»
همانطور که تکشاخ را مثل بستهای کهنه و کثیف نگه داشته بودم، گفتم: «نمیخواهم هیچ آرزویی کنم. هروقت چیزی را آرزو میکنم، دلسردتر و ناامیدتر میشوم.»
فکر کردم اگر نصف چیزهایی که در دو سال گذشته آرزو کرده بودم نصیبم شده بود، به هیچ تکشاخ کهنهای، چه جادویی و چه غیرجادویی، نیاز نداشتم.
معرفی صوتی کتاب «آرزوهای کوچک» را بشنوید:
پخشکننده صوت
ناموجود
لینک کوتاهلینک کوتاه کپی شد
https://hodhod.com/?p=156098
هنوز بررسیای ثبت نشده است.